iran flag

حدیث هفته: چرا فلانی مؤمن است، اما دروغ می گوید؟ یا چرا فلان شخص مسلمان است اما حق دیگران را می خورد؟

بسم الله الرحمن الرحیم

دکترمحمدعلی انصاری درجلد یک مشکاه ، تفسیر سوره حمد و ذیل آیه 6 (اهدنا الصراط المستقیم) در معنای سوم هدایت به هدایت خاصه پرداخته و با ذکر حدیثی از امام جعفر صادق (علیه السلام) می نویسد:

امام جعفر صادق عَلیهِ السًلام درحدیثی می فرماید:

«اِنُّ رَسُولَ الله صَلَّی اللهُ عَلیَهِ وَالهِ صَلَّی بِالنَّاسِ الصُبحَ فَنَظَرَ اِلَی شَابّ فِی الْمَسْجِدِ و هُوَ یَخْفِقُ وَ یَهْوِی بِرَاْسِهِ مُصْفَرَا" لَوْنُهُ قَدْ نَحِفَ جِسْمُهُ وَ غَارَتْ عَیْنَاهُ فِی رَاْسِهِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلیِهِ وَالهِ کَیْفَ اَصْبَحْتَ یَا فُلانُ ؟  قَالَ : اَصْبَحْتُ یَا رَسُولُ اللهِ مُوقِنا" فَعَجِبَ رَسُولُ الله صَلّی اللهُ عَلیْهَ وَ الهَ  مِنْ قَوْلِهِ وَ قَالَ اِنَّ لِکُلِ یَقِینٍ حَقِیقَهٌ فَمَا حَقِیقَهُ یَقِینِکَ ؟ فَقَالَ : اِنَّ یَقِینِی یَا رَسُولَاللهِ هُوَ الَّذَی اَحْزَنَنِی وَ اسْهَرّ لّیْلِی وَ اَظْمَآ هُوَ اجِرِی فَعَزَفَتْ نفْسِی عَنِ الُّدنْیا وَ مافِیهَا حَتَّی کَاَنِّی اَنْظُرُ إِلَی عَرْشٍ رَبِّی وَ قَد نُصِبَ لَلْحِسابِ وَ حُشِرَ الْخَلَائِقُ لِذِلِکَ وَ انَا فِیهِمْ وَ کَاَنِّی اَنْظُرُ إِلِی اَهْلِ الْجَنَّهِ یَتَنَعَّمُونَ فِی الْجَنَّهِ وَ یَتَعارَفُونَ وَ عَلَی الارَئکِ مُتِّکِئونَ وَ کَانِّی اَنْظُرُ إلَی اَهْلِ النَّارِ وَ هُمْ فَیهَا مُعَذِّبُونَمُصْطَرِخُونَ وّ کّاَنَّی اَلْانَ اَسْمَعُ زَفِیرَ النَّار یدوُرُ فِی مَسَامِعِی فَقَالَ رَسُول الله صَلی اللهُ عَلیْه والهِ  لِاَصْحَاِبهِ هٰذَا عَبْد نَوًرَ اللهُ قَلْبَهُ بِالایمَانِ »1

رسول خدا صَلًی اللهُ عَلیْهِ وَ اله  نماز صبح را با مردم گزارد پس از پایان نماز چشمش به جوانی در مسجد افتاد که سر به زیر داشت ،  رنگش زرد بود و تنش لاغر و دیده هایش به گودی فرورفته بود . رسول خدا به او فرمود : ای فلانی ،چگونه صبح کردی : گفت : یا رسول الله ، در حال یقین صبح کردم . رسول خدا صَلًی اللهُ عَلیْهِ واله از گفته او در شگفت شد و فرمود : برای هر یقینی حقیقتی است . حقیقت یقین تو چیست ؟ پاسخ داد : یا رسوال الله ، همان یقین من است که مرا محزون ساخته و شبم را به بی خوابی کشانده و روزهای گرم را تحمل تشنگی [روزه] واداشته است . جانم از دنیا و آنچه در آن است به تنگ آمده است ، تا آنجا که گویا عرش پروردگارم را می بینم که برای حساب [قیامت] بر پا شده است و مردم برای آن محشور شده اند و من در میان آن ها هستم . [او نیز] گویا اهل بهشت را می نگرم که غرق نعمت های بهشتی اند و یکدیگر ر ا می شناسند و بر پشتی ها تکبه زده اند [و نیز] گویا دوزخیان را می بینم که در [آتش] دوزخ معذب اند و فریاد می کشند. گویا من هم اکنون نعره آتش دوزخ را می شنوم که در گوشم می گردد . پس رسول خدا صَلًی اللهُ عَلیْهِ وَالهِ به اصحابش فرمود : این  بنده ای است که خدا دلش را با ایمان روشن کرده.

گاهی این سؤال پیش می آید که چرا فلانی مؤمن است، اما دروغ می گوید؟ یا چرا فلان شخص مسلمان است اما حق دیگران را می خورد؟ پاسخ این است که چنین اشخاصی فقط علم به ایمان دارند ودانش آنها به بینش تبدیل نشده است. این گروه ایمان را می دانند؛ اما نمی بینند. در واقع، باید دانست که بین درس دین و درد دین تفاوت است…2  


1.محمدبن یعقوب کلینی ، الکافی ، ج 2 ، ص 53.


5.محمدعلی انصاری ، تفسیر مشکات ، ج 1،ص 298.

 

 

بدون نظر
  1. نماینده ثبت و دفتریار می گوید

    با سلام.ایمان و اسلام برای هر شخص بصورت نسبی و دارای رتبه و درجه بندی است لذا شخص کاملا مومن و مسلم فقط معصومین می باشند و سایر اشخاص به نسبت ایمان و اسلامشان در مسیر حق حرکت می کنند و اهدنا الصراط المستقیم فقط بمعنای راه راست نیست بلکه منظور حفظ ایمان و اسلام تا لحظه مرگ می باشد.

  2. ناشناس می گوید

    سلام آقای حسین زاده متشکرم از حدیث زیبایی که گذاشتید.این مصداق زندگی خیلی از ماهاست.چندسال قبل که وارد این حرفه شدم ادمهای زیادی دیدم که وقتی وارد دفترشان شدم فضا به نحوی آراسته بود که تصور این بود که وارد حسینه ،امامزاده یا تکیه ای شده اید من رفته بودم آنجا که شاگردی کنم اما فقط یک چیز یاد گرفتم و آن اینکه ایمان باید در قلب نفوذ کندایمان به لباده و سجاده نیست.آدمهاییکه حاج………خطاب می شوندولی دریغ از یک ریزه انسانیت….در همین تکیه ها توهین ها و جسارتها دیدم و شنیدم.هاج و واج ماندم که خدایا صورت این است سیرت آن است الهی سیرت مان را به نور انسانیت زینت بده نه دفترمان را به ظواهر دین .حالا جناب لعل نوری گله دارند چرا نظر می گذارید خودتان را معرفی نمی کنید.من باایشان کاملا موافقم ولی قدری هم تامل بفرمایید چرا ۹۹درصد همکاران خودشان را معرفی نمی نمایند؟
    البته از تعداد معدودی از همکاران و اساتید عزیزی که ما را تحمل نمودند به ما آموختند و آبرو داری نمودند سپاسگزارم.و دعاگویشان همیشه بوده و خواهم بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.