iran flag

حدیث هفته: آینه ات دانی چرا غماز نیست زانکه زنگار از رخش ممتاز نیست(استعاذه قبل و پس از قرائت قرآن)

بسم الله الرحمن الرحیم

پس از بیان ماهیت و جایگاه شیطان و انواع شرور درونی و بیرونی حال نوبت آن می رسد که زمان استعاذه بیان گردد لذا خداوند در قرآن کریم دستور به استعاذه می دهد

فَاِذا قَرَاتَ القُرانَ فَاستَعِذ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ) )

پس هنگامی که قرآن می خوانی ، از شیطان رانده شده به خداوند پناه بر.

از منظر فقهی و براساس سنت معصومین علیه السلام جایگاه استعاذه هنگام شروع قرآن است البته با دید دیگری می توان  در هر دو حالت استعاذه کرد. هنگامی که انسان قصد دارد در آستان ناب ترین تجلی خداوند بر بشر یعنی قرآن حاضر شود ، از عظمت قرآن به تمامی آگاه نیست.  این قرآن همان است که خداوند در شانش می فرماید:

(لَو اَنزَلنا هذَا القُرآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَاَیتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاًمِن خَشیَهِ اللهِ)

اگر این قرآن را بر کوهی فرو می فرستادیم ، یقینا" آن را از مهابت خدا فروتن [و]از هم پاشیده می دیدی.

بنابراین ، کسی که می خواهد این کتاب را که سخن مستقیم پروردگار است ، بخواند، ابتداباید در وجود خویش آمادگی لازم را فراهم کند و لازمه این آمادگی استعاذه است ؛ بدین معنا که هواهای نفسانی و شیطانی را از وجود خود شسته و دور کند و آینه دل را که زنگار و غبار گرفته ، صاف و بی غش سازد . اینجاست که تجلی قرآن را بر قلب بدون زنگارش خواهد دید :

آینه ات دانی چرا غماز نیست

زانکه زنگار از رخش ممتاز نیست

پس از ادای این ادب ابتدایی ، انسان باید کاری کند تا آثاری که قرآن در وجودش گذارده ، همچنان باقی بماند ؛ همان گونه که خداوند نیز درباره نماز نمی فرماید «اِقروُوالصَّلاهَ»یعنی نماز بخوانید ؛ بلکه می فرماید: «اَقیمُوا الصَّلاهَ » یعنی آثار نماز را پس از نماز هم با خود داشته باشید و این حالت خوش را از نمازی تا نماز دیگر در خود حفظ کنید:

در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد

حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

بنابراین مقصود از استعاذه پس از قرائت قرآن آن است که متضرعانه به خداوند متوسل شده و از او بخواهیم آثار نیکوی قرآن  را در وجودمان حفظ کند .

با این نگاه ، حتی در هنگام قرائت قرآن نیز استعاذه دارای معنا و مفهوم خواهد بود. البته باید توجه داشت که مسئله استعاذه و پناه جویی از خداوند در گام نخست، امری فکری و قلبی است . بدین معنا که باید به این حقیقت توجه کنیم که پناهی جز پروردگار نیست و اگر می خواهیم در زندگی به مصونیت و آرامش دست یابیم ، باید به سوی حضرت باری تعالی حرکت کنیم .

گام بعدی پس از درک این واقعیت آن است که در مقام عمل نیز مسیر زندگی خود را به سوی خداوند قرار دهیم ؛ یعنی به گونه ای زندگی کنیم که نتیجه آن ، پناه جویی از لطف حق باشد ؛ به عبارتی ، استعاذه حقیقی و کامل آن است که بعد از ادراک درونی و حرکت بیرونی ، استعاذه را بر زبان جاری کنیم ؛ و گرنه صرف به زبان آوردن « اَعُوذُ باللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ » چیزی عاید انسان نخواهد نکرد.

به بیان دیگر ، اگر انسان بخواهد از شرور شیطانی به خداوند پناه ببرد . فقط با گفتار به نتیجه ای نخواهد رسید؛ بلکه بیانش نیز باید بازتاب اعتقاد درونی اش باشد و نشانه ای از آن در اعمال بیرونی او مشاهده شود. این هماهنگی بین گفتار و کردار ، استعاذۀکامل و موثر را رقم خواهد زد و آنگاه قرائت قرآن مطابق انتظار آغاز خواهد شد .جامی ابعاد استعاذۀ عملی را در سروده ای به زیبایی بیان می کند؛

استعاذت که امر کرد بدان

ایزدت در قرائت قرآن

اولا" آن بُود که از ره دل

رو بهادی کنی زاسم مضل

سر ذلت نهی به خاک نیاز

که تویی کارساز، کارم ساز

زیر حکم مُضِل مفرسایم

آن من باش تا بیاسایم

ثانیا" آنکه از ره صورت

نکند نفس و دیو مغرورت

هرچه در وی ضلالتی بینی

دامن از وی تمام در چینی

وانچه در وی هدایتی یابی

روی همت به سوی اوتابی

ثالثا" آنکه این خجسته کلام

بزبان آوری به صدق تمام

تا زبان چون جوارح ارکان

استعاذت کند بوفق جنان

نه که گویی اعوذ و تازی تیز

سوی شیطان و نفس شور انگیز

نه که گویی اعوذ و آری روی

سوی بدسیرتان ناخوشخوی

تا زهر بد عنانت کوته نیست

یک اعوذت اعوذ بالله نیست

بلکه آن پیش صاحب عرفان

نیست الا اعوذ بالشیطان

گاه گویی اعوذ و گه لاحول

لیک فعلت بود مکذّب قول

بر دهان جام زهر مرگ آمیز

بر زبان آنکه میکنم پرهیز

چند باشی بحیله و تلبیس

مهرک دیو و سخرۀ ابلیس

سوی خویشت دواسبه می راند

بزبانت اعوذ می خواند

طرفه حالی که دزد بیگانه

گشته همراه صاحبِ خانه

می کند همچو اوفغان و نفیر

دربدر کوبکو که دزد بگیر

استعاذت از آن گدا آموز

که سگ ترک چون شود کین توز

به تک از سگ گریز گیرد پیش

رونهد سوی ترک نیک اندیش

خویش را افکند بخر گاهش

کند از عجز خویش آگاهش

که خدا را برس بفریادم

ورنه سگ می کَند زبنیادم

ترک چون ضعف حال اوبیند

زاری و ابتهال او بیند

در جوار خودش پناه دهد

ایمن از سگ سرش براه دهد

در نگاهی کلی ، می توان گفت : استعاذه با حفظ دیگر خصوصیات و مطالبی که در آن نهفته است ، ابتهال و توجه کامل را به انسان می آموزد ؛ چراکه استعاذه معراجی بزرگ و اقراری است بر فقر و نیاز آدمی به خداوندِ علیَّاعلی و غنی علی الاطلاق . گویا انسان با استعاذه از عمق جان ندا سر می دهد که پروردگارا ، اگر من به تو متصل و در پناه تو باشم ، در مسیر صلاح و صراط مستقیم گام برداشته و به فلاح و سعادت خواهم رسید؛ اما اگر لحظه ای از تو جدا گردم ، از ابلیس نگون سارتر خواهم شد:

(فَفِرُوا اِلَی اللهِ اِنِّی لَکُم مِنهُ نَذیرٌ مُبینٌ)

پس به سوی خدا بگریزید که همانا  که من از سوی او برای شما هشدار گری آشکارم.

در پناه لطف حق باید گریخت

کاو هزاران لطف بر ارواح ریخت .1

انشااله پس از استعاذه  در مباحث بعدی بخشهای زیبایی  از سوره مبارکه حمد خواهیم پرداخت .

جلد اول تفسیر مشکاه استاد محمد علی انصاری صفحه 115 به بعد

بدون نظر
  1. ناشناس می گوید

    بسیار خوب بود

  2. ناشناس می گوید

    اَعُوذُ باللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ

  3. ناشناس می گوید

    خدایا از تمام شرور فقط به تو پناه میبرم

  4. حميدرضا می گوید

    ممنون از حدیث هفت

  5. ناشناس می گوید

    ممنون

  6. ناشناس می گوید

    کاش آنقدر که برای سایر امور همچون افزایش تحریر و یا رغابت برسر ربودن گوی سبقت افزایش آن کمی بفکر انالله و انا الیه راجعون میبودیم…..کاش

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.