این روزها شنیدن آمار رو به افزایش طلاق دیگر تعجب بر انگیز نیست و بسیاری از خانوادهها با این معضل دست به گریبانند. دلایل طلاق متفاوت است هرچند تعداد چشمگیری از ازدواجها به دلیل عدم صداقت و فریب طرفین به بن بست می رسد. گذری به دادسراها، دادگاهها و تورق پروندههای در حال بررسی نشانگر افزایش بزه فریب در ازدواج است. البته در گذشته برخی آمارها سهم آقایان را بیش از خانمها در ارتکاب به فریب در ازدواج نشان میداد اما اینروزها زنان نیزسهم بسزایی در امر فریب در ازدواج دارند. اینکه قانونگذار برای رسیدگی به عمل مجرمانه فریب در ازدواج چه مجازاتی تعیین کرده است، موضوعی است که باید برجستهسازی شود تا شاید جنبه پیشگیرانه داشته باشد و از وقوع چنین رفتاری جلوگیری کند.
مفهوم فریب در ازدواج
فریب در ازدواج عبارت است از اغفال متقلبانه طرف عقد توسط دیگری با توسل به امر یا امور واهی و برخلاف واقع. مخفی کردن ازدواج قبلی از مصادیق فریب در ازدواج است.
نمونههایی از فریب در ازدواج:
ـ مردی که سـواد انـدکی در حد خوانـدن و نوشتـن داشتـه و نیـز به واسـطه سـانحهای کـه در کـودکی بـرایش اتـفاق افتـاده، گردنـش کج بـوده اسـت، بـه خواستگاری دختـری میرود و در مراسـم خواستگاری خـود را دیپلمه معرفـی و گردن خود را بسته و وانمود میکند که موقتاً دچارگردن درد شده است، پس از ازدواج همسر او متوجه فریب شوهر شده، به دادگاه مراجعه کرده و تقاضای فسخ نکاح میکند.
– زنی قبلا ازدواج کرده و 6ماه زندگی زناشویی داشته است، پس از طلاق، شناسنامه المثنی گرفته و خود را دوشیزه معرفی کرده است، بعد از ازدواج، همسرش متوجه ازدواج قبلی زن میشود. اما به دلیل آنکه مهریه زن سنگین بوده و شوهر از نظر اقتصادی توان پرداخت آن را نداشته، از طلاق منصرف میشود. اما به دلیل برخورد غیرصادقانه همسرش، خشمگین بوده و بنای ناسازگاری با زن را گذاشته است، زن تحمل نکرده و از دادگاه تقاضای طلاق کرده است.
– دختـری پـس از ازدواج متوجه شـده که همسـرش او را فریـب داده و در خارج از کشور همسر دارد و اکنون مجهولالمکان است و مدتی است که نفقه پرداخته نکرده است.
-پسری مشکلات حاد روانی داشته و مدتی در تیمارستان هم بستری بوده اما در زما ازدواج این امر مخفی نگاه داشته شده،همسرش 3 ماه بعد از عروسی با آثار ضرب و جرح مجبور به ترک خانه و تقاضای طلاق کرده است.
حمایت قوانین برای فسخ نکاح
قانون برای اشخاص فریب خورده در ازدواج در ابتدا امکان فسخ نکاح از طریق دعوای مدنی را فراهم ساخته است. از منظر قانون کیفری و طبق ماده 647 قانون مجازات اسلامییکی از شرایط اساسی هر عقدی، قصد طرفین و رضای آنهاست. عقد نکاح نیز از این مقوله جدا نبوده و طبق مواد 1062و 1070 قانون مدنی قصد ازدواج و رضای زوجین یکی از شرایط اصلی صحت عقد نکاح است. در همین راستا و بهمنظور اطمینان از حصول قصد و رضای هر یک از زوجین و با هدف جلوگیری از توسل هر یک از آنها قبل از ازدواج به امور واهی برای فریفتن دیگری، قانونگذار هم برای طرف فریبکار اینگونه ازدواجها مجازات تعیین و هم از نظر مدنی امکان فسخ چنین نکاحی را فراهم کرده است و فرد فریب خورده مخیر است که با مراجعه به دادسرای محل وقوع جرم شکایت کیفری کرده یا در دادگاه خانواده ذیصلاح تقاضای فسخ نکاح منعقده فیمابین را به عمل آورد. همچنین فریب خورده میتواند که هم از طریق کیفری اقدام کند و هم از طریق مدنی و هیچگونه منع قانونی در این خصوص وجود ندارد. از نظر مدنی حق فسخ نکاح در ماده 1128 قانون مدنی برای فرد فریب خورده پیشبینی شده است. این ماده قانونی میگوید که هرگاه در یکی از دو طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود.
از نظرکیفری هم فریب در ازدواج به عنوان یکی از جرایم ضد حقوق و تکالیف خانوادگی در ماده 647 قانون مجازات اسلامیجرمانگاری شده و برای مرتکب آن مجازات حبس تعزیری از 6 ماه تا 2 سال در نظرگرفته شده است. مطابق این ماده قانونی چنانچه هر یک از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکّن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجّرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هر یک از آنها واقع شود مرتکب به حبس تعزیری از 6 ماه تا 2 سال محکوم میشود.
نحوه پرداخت مهریه پس از اثبات فریب در ازدواج
در تمام مواردی که نکاح قبل از نزدیکی فسخ شود زن حق مهر ندارد، به جز یک صورت که آن عبارت است از آنکه نکاح به علت وجود عنن (ناتوانی جنسی زوج) فسخ شود که در این صورت زن مستحق نصف مهر است اما هر گاه زن، مرد را در ازدواج فریب دهد و مرد پس از نزدیکی به عیوب واقف شود چنانچه مرد از حق خود استفاده نکند باید تمامیمهر را بپردازد ولی در صورت اعمال حق و انحلال نکاح زوجه مستحق مهریه نیست و اگر قبلاً پرداخت کرده، میتواند پس بگیرد. اگر فریبدهنده زن نباشد بلکه کسان او یا واسطه ای دیگر باشد مرد میتواند مهریه پرداخته به زن را از فریب دهنده مطالبه کند.
اگر فریب به وسیله شخص ثالثی انجام شود!
هر گاه فریب به وسیله شخص ثالثی واقع شود؛ چنانکه، پدریا مادر پسر یا دختر یا واسطه ازدواج، صفاتی برخلاف واقع برای همسر یا شوهر ذکرکرده و طرف دیگر را فریب داده باشد، آیا فریب خورده حق فسخ خواهد داشت؟ قانون مدنی در این مورد ساکت است. بعضی از استادان حقوق تدلیس به وسیله ثالث را موجب حق فسخ برای طرف مقابل دانستهاند . تبانی یکی از زوجین با شخص ثالث در تدلیس به منزله آن است که خود او مرتکب تدلیس شده است و در این صورت با توجه به ماده 1128 ق. م. میتوان گفت: صفت خاصی که یکی از زوجین برخلاف واقع واجد آن قلمداد شده به طور ضمنی وارد قلمروی قرارداد شده و وقوع عقد مبتنی بر آن بوده است.
مجازاتدر مقابل فریب در ازدواج دو راهکار وجود دارد. فرد فریب خورده یا می تواند از طریق کیفری شکایت کند که در این صورت 6 ماه الی 2 سال حبس تعیین میشود یا میتواند اقدام حقوقی کرده تقاضای حق فسخ کند . فسخ ازدواج تشریفات خاص طلاق را ندارد و فریبخورده میتواند به راحتی نکاح را فسخ کند.
اختیار فسخ فوری است بهاین معنی که طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع، نکاح را فسخ نکند این حق او ساقط میشود البته به این شرط که علم به این حق فسخ و علم به فوریت آن داشته باشد . تشخیص مدتی که برای امکان استفاده از این حق لازم بوده به نظر عرف و عادت است.اگر آگاهی فرد فریب خورده بعد از رابطه زناشویی باشد، وی می تواند علاوه بر فسخ نکاح از عامل فریب مهریه را باز پس گیرد. دادگاه در صدور حکم مجازات مجاز است که میزان حبس را بر میزان حداقل یا حداکثر تعیین کند ولی همین دادگاه می تواند به لحاظ جهات مخففه یعنی با توجه به این که فرد فریب دهنده جوان بوده و دارای سوء سابقه نیست ، جریمه را حتی تا میزان 50 هزار تومان تخفیف دهد یعنی کاملا بستگی به دادگاه دارد که میزان حبس و مجازات را به چه حدی تعیین کند.
فریب در ازدواج چه حکمیدارد ؟
گروه حقوق و قضا
روزنامه قانون