بعد از ماه ها بلاخره جنجال بر سر الزامی شدن نقل و انتقال خودرو که از سوی بعضی انسانهای دلسوز!!! که به فکر مردم بودند هدایت می شد پایان یافت. شاید پایانی خوش ولی من این اعتقاد را ندارم، در جوامع دیگرسردفتری دارای شانی است که به گفته دکتر ناصر کاتوزیان به مراتب از شان قاضی بالاتر است و نقشی که می تواند ایفا کند به مراتب مهمتر، چون قاضی به اختلاف پایان می دهد و سردفتر مانع اختلاف می گردد. دفاتر اسناد رسمی از گذشته تاکنون همواره مورد اطمینان مردم بوده اند اما هر روز که می گذرد این شان و جایگاه به رتبه ای نازلتر نزول می کند. چنانچه هر کسی به خود اجازه می دهد که بی مهابا به ما بتازد، تهمت بزند، متهم کند، دروغ بگوید و مردم را علیه ما تحریک کند و ما تسلیم محض باشیم و دم بر نیاوریم.. همین در مقابل انچه انها کردند ما هیچ نکردیم ،به قول مولایمان علی در خطبه 27 نهج البلاغه آنها در باطل خودشان محکم بودندو ما در حق خودمان سست .اما دلیل این ضعف و سستی چیست؟ پاسخ خود ماییم. بعضی از ما که برای اندکی درامد بیشتر چه ها که نمی کنیم و تن به هر خفت و خواری می دهیم. وقتی بحث حضور دوره ای در مراکز تعویض پلاک می شود پر در می اوریم، چون ممکن است اینگونه چند سندی بیشتر بزنیم. از کجا به کجا رسیده ایم. مجلس هم خوب شانمان را حفظ کرد. حال باید مثل دوره گردها به صورت دوره ای در کانتینرهای نیروی انتظامی مستقر شویم، چقدر خوب! جمعمان جمع می شود . دهها سردفتر در کنار هم. ارتباط از نوع نزدیک. اینگونه شاید درباره مشکلاتمان به جمع بندی بهتری برسیم. اینگونه می توانیم در رابطه با راه های ارتقائ شان و جایگاه مان کنفرانس و میزگرد تشکیل دهیم ، امکانش هم که فراهم شده ! اینگونه حتما مردم احترام بیشتری به ما خواهند گذاشت!روزگار چه بازیها که ندارد.
با این همه برای همه چی از خداوند منان شاکر و سپاسگزاریم
از نوشته همکاران اقای یعقوبی
