جناب آقای آقاصفری ریاست هیات مدیره کانون سردفتران به وعده خود برای شرکت در گفتگوی صریح و شفاف و پاسخ به سوالات همکاران وفا کرد.
جناب آقای آقاصفری، با سلام و تبریک آغاز سال جدید به حضرتعالی و تشکر از اختصاص این فرصت به تمــــــــام همکاران با کسب اجازه سوالات متعدد همکاران را مطــــــرح می کنم.در ابتدا اگر سخنی هست در خدمت هستم؛
بسم الله الرحمن الرحیم .ابتدا سال نو را خدمت شما و همه همکاران عزیزم سردفتران و دفتریاران و کارکنان دفاتر اسناد رسمی در سراسرکشور عزیزمان تبریک می گویم و امیدوارم که درسال جدید خداوند سبحان توان همت و کار مضاعف را به همه ما عطا فرماید. درخدمتم که به سوالات شما پاسخ بدهم به شرط اینکه خیلی سخت نباشد.
سوالات سخت را شما باید پاسخ بدهید.انتظاراز شما همین است بااین حال سعی میکنم خیلی سخت نباشد.
بسم ا…
یکی از شعارهای حضرتعالی درانتخابات شفاف سازی بود.بنظر شما دراین راستا توانسته اید به اعتماد همکاران پاسخ شایسته بدهید؟
خیر
چرا ؟
دراین چهارماهی که هیات مدیره جدید شروع به کار کرده است امور دیگری پیشرو ی داشت که تصور میکنم ازمبحث طرح شده شما مهمتر بوده است ضمن اینکه هیچ مخفی کاری هم وجود نداشته است.
چرا کانون سردفتران با این تشکیلات عریض وطویل کارایی لازم را ندارد ؟ آیا این تشکیلات به لحاظ اداری نیاز به اصلاح ندارد؟
تشکیلات کانون چندان هم عریض وطویل نیست.کانون فعالیتی کسترده درسطح کشور دارد وتشکیلات موجود برای اینچنین گستردگی حتی کافی نیست چه رسد به تعبیر عریض وطویل.اما یقینا کانون نیاز به اصلاح ساختار اداری دارد.اگر بپرسید کی؟ عرض می کنم که جزء برنامه سال 89 است.
چه کسی متولی ایجاد وحدت وانسجام بیشتر حرفه سردفتری است وآیا کانون به وظیفه خود دراین راستا عمل کرده است؟
هرچند منظورتان را ازاین سوال به درستی نمی فهمم لیکن عرض می کنم که وحدت وانسجام بیش آزآنکه نیازمند فرمولهای جامعه شناسانه باش نیازمند امور فرهنگی است .تا زمانی که من وشما اسیر(من)مان هستیم این امر تحقق نخواهد یافت.
آیا تعاملات انجام شده درخصوص تنظیم اسناد اتومبیل و ورود نیروی انتظامی دراین عرصه ومساله کدرهگیری کافی بوده است.بسیاری ازهمکاران ازتعاملات انجام گرفته ناراضی اند و آنرا کم وغیر موثر می دانند.
این که همکاران ازاقدامات صورت گرفته درخصوص اسناد اتومبیل ونیز مساله کد رهگیری ناراضی باشند منطقی است.اصولا مطالبه همکاران است که هیات مدیره را وادار به تحرک میکند .اما من تصور می کنم که کانون تمام توان خود را در این دو موضوع بکار گرفته است.اما همکاری وهمفکری دوستان سردفتر ودفتریار ازکانون دریغ شده است.دوستان من بیشتر مطالبه داشته اند وکمتر مساعده.
سردفتران به شما رای داده اند که شما به این امور بپردازید.
شما مردمی هستید که هر ماشین ازکار افتاده ای را توی خیابان هل می دهید که روشن شود بدون آنکه به ماشین یا صاحبش تعلق خاطر یا مسوولیت داشته باشید . حالا چطور درمورد کانون خودتان اینطور حرف می زنید .کانون بدون یاری همه شما به منزل نهایی نخواهد رسید.
سردفتران انتظاردارند درتمام مسایل بخصوص مسایل مالی کانون درمقابل سردفتران که صاحبان اصلی کانون وسرمایه ان هستند عملا پاسخگوتر وشفاف تر باشد .چرا درعالم واقع اینگونه نیست .آیا اساسا به این شفافیت معتقدید ودرعمل ودر راستای شفاف سازی چه خواهید کرد؟
دریکی ازسوالات قبلی هم به مساله شفافیت اشاره کردید.اینجا هم روی شفافیت مسایل مالی تاکید کردید.اجازه بدهید یکی دو مطلب را من توضیح بدهم تا پاره ای ازمسایل شاید حل شود یکی شرح مسوولیتهای کانون است.دوستان بازنشسته ما انتظار دارند که کانون باید تمام توان خود را درخدمت آنان به کارگیرد.به درمان وامور رفاهی آنان بپردازد وحقوق بازنشستگی را درحدی تعیین کند که آنان کاملا تامین باشند درحقیقت مسوولیت کانون را همین می دانند.بعضی دوستان شاغل ما مدعی اند که بسیاری از سردفتران بازنشسته حقی به کانون ندارند چون درسالهایی با سوء مدیریت کانون ورشکسته بوده ودیناری درصندوق کانون موجودی نبوده است واین وجوه متعلق به سردفترانی است که ازسال 72 به بعد سردفتر شده اند.کانون هردو دیدگاه مطرح شده را افراطی غیر منطقی وغیرقانونی می داند.کانون تشکیل شده است برای ارایه خدمت به همه همکاران شاغل وبازنشسته وعایله تحت تکفل آنان.وجوه پرداختی به کانون هم نه ما من است نه مال شما.متعلق به شخصیت حقوقی مستقلی است بنام کانون سردفتران ودفتریاران.مثل مالیات که به خزانه واریز می شود یا حق بیمه ای که به تامین اجتماعی پرداخت می شود.تکلیف ومسوولیت کانون هم برابر قانون ارایه خدمت به تمام سردفتران ودفتریاران است بدون استثناء فردی ازآنان.در عین حال یکی ازوظایف هیات مدیره اداره کانون است که این موضوع عموما از دید همکاران من مغفول می ماند.کانون امروز را نمی شود با چرتکه ویکی دوتا پیرمردبازنشسته اداره کرد وحتی نمی شود بدون توجه به اقتضائات زمان (حسابداری مدرن،انفورماتیک،فن اوری اطلاعات، روابط عمومی وتبلیغات،ایجاد امکانات ارتقاء علمی وعملی ……) کانون را اداره کرد.بنا براین شفافیت یعنی پرداختن به همه این امور ودرک متقابل همکاران من نسبت به این حق وتکلیف کانون.من تصور می کنم که کانون شفاف عمل می کند.
اما اگر شفافیت یعنی اینکه هر دوستی حضوری یا تلفنی ازشخص من یا دیگر همکاران هیات مدیره بپرسد که کانون چه خبر و ما هم بخواهیم که گزارش عملکرد واتفاقات کانون را لحظه به لحظه وبه تک تک افراد بدهیم واگر این توضیحات را ندهیم اسمش عدم شفافیت است این انصاف نیست وامکان پذیر هم نیست.دراینکه ظرف این چهارماه عمر هیات مدیره فرصت نیافته ایم که جلسه عمومی تشکیل دهیم وگفتگوی رودررویی با همکاران داشته باشیم حق باشماست.امیدوارم در سال آینده بتوانیم هرازگاهی این امکان را فراهم کنیم.ازمطول شدن پاسخ هــــم عذرخواهی می کنم.
چرا شما به دعوت قلم سلیم برای مصاحبه پاسخ مثبت دادید.ضمن اینکه شنیده ام به تقاضای بعضی ازمطبوعات پاسخ منفی داده اید؟
به قلم سلیم پاسخ مثبت دادم چون معتقدم قلم سلیم است وامیدوارم که قلم سلیم باقی بماند.به یکی دو نشریه که تقاضای مصاحبه کرده بودند جواب منفی ندادم چون معتقدم که اصل براین است که قلم باید سلیم باشد وانشاءا.. همه قلمها سلیم است.ولی با آنها نتوانستم قرار ملاقات را قطعی کنم.
چرا حرفه سردفتری دارای سند راهبردی چشم انداز و برنامه بلند مدت با اهداف معین وتدوین شده برای پیشرد اهداف حرفه سردفتری نیست؟
این سوال ازجنس سوالات نسل امروزی بود .تعدادی کلمات قلمبه یا یکسری معانی کلی.اینجوری نمی شود شفاف جواب داد .من ساده می گویم.کانون ودفاتر قانون دارند.اجرای قانون قسمتی به عهده کانون است قسمتی به عهده سایر دستگاه ها .باید همه قانون را محترم بدانند وجوری اجرا کنند که با اجرای سایر مجریان تفاوت وتناقضی ایجاد نکند.مثال بزنم؛کانون وظیفه دارد ازمحل 10%سردفتران ودفتریاران وعایله تحت تکفل آنان را بیمه نماید.خوب این ملازمه دارد با تحصیل درآمد.یعنی وصول همان 10% ها.حالا شخص محترمی می آید وبرای مجازات کانون سردفتران دراعتراض به ازدیاد غیرقانونی دفاتر اسناد رسمی یک تبصره به یک ماده ازیک آیین نامه منسوخه اضافه می کند به قانون هم توجه نمی کند.به فتـــــاوای علــــــما هم اعتنـــــایی نمی کند.درنتیجه وصولی کانون به شدت تقلیل می یابد وتوان کانون را در اداره امـــــــور می گیرد وآن را کاملا ناتوان می کند.حال شما می فرمایید سند راهبردی وچشم انداز بلند مدت واهداف تدوین شده…؟!
اینهارا برای نق زدن گفتم یا شفاف تر برای درد دل گفتم.اما عرض می کنم برنامه های کوتاه مدت وبلند مدت وسند چشم انداز کانون دراواخر دوره هیات مدیره قبلی توسط تنی چند ازهمکاران جدی وپرتلاش کانون تدوین گردید.اما چون این کار درکانون سردفتران برای اولین بار صورت می گرفت تبعا دچار اشکالات ونقایصی بود که درتلاشیم درسال جاری آن را تکمیل وبه تدریج اجرایی کنیم.
پرداخت دستمزد بالا به برخی ازکارکنان کانون با هیچ معیارومنطقی قابل توجیه نیست.چرا فردی باشرایط سنی و تحصیلی مشابه درجایی دیگر با مبلغ چهارصد هزار تومان استخدام می شود،اما به همین فرد درکانون 3برابر این مبلغ پرداخت می شود.بسیاری ازهمکاران سردفتر ازاین وضع ناراضی اند و از نظر شرعی هم موضوع جای بحث دارد.همکاران ازشما به عنوان مسوول فعلی کانون انتظار اصلاح این ایراد را دارند.نظر شما چیست؟
آن چه که اعلام کردید نیازمند تعیین مصداق است.اما در کلیت من به این نگاه به موضوع معتقد نیستم.من معتقدم که ارزش کار هرکسی با دیگری متفاوت است.وقتی شما از شرایط برابر صحــــبت می کنید ملاکتان در این برابری چیست.دو نفر ممکن است مدارک تحصیلی برابری داشته باشند ولی دارای تجربه برابر نباشند.دونفر ممکن است مدارک تحصیلی وتجربیات برابری باشند لیکن یکی مسوولانه کار می کند ودیگری درساعات اداری فقط منتظر پایان وقت می ماند.من شرایط هیچ کس را با دیگری برابر نمیبینم.در عین حال خط فقر بالای 600000تومان است.آیا فقیر نگهداشتن کارکنان شرعا صحیح است؟من توقع دارم شما و دوستان من به کار بیشتر ایراد بگیرید.نقاط ضعف کار کانون وکارکنان کانون را گوشزد کنید ودرعین حال به قانون کار وعدم امکان تقلیل دستمزد های ازپیش تعیین شده هم توجه داشته باشید.
سال 89 را برای حرفه سردفتری چگونه سالی پیش بینی می کنید؟
اگر منظورتان این است که در یک کلمه بگویم خوب یا بد،این اصلا معقول نیست.آینده حرفه سردفتری نیز به مسایل مختلفی مرتبط است.شرایط اقتصادی کشور یقینا در آینده نزدیک این شغل تاثیر زیادی دارد.لوایح پیشنهادی درتوســــــعه صلاحیت دفاتر می تواند تاثیر گذار باشد.توقف افزایش غیر قانونی دفاتر می تواند درآینده این شغل اثر گذارباشد.درمجموع رعایت قانون در گزینش سردفتران و لغو پاره ای مقررات خلاف قانون ازجمله ( دستورالعمل نقل وانتقال سردفتران )و(الحاق یک تبصره به ماده 58 آیین نامه 1317)ونسخ ماده 3 قانون اصلاحی 3/3/1371 وواگذاری قسمتی ازامور ثبتی به دفاتر اسناد رسمی که به واقع ازابتدا هم جزو صلاحیتهای دفاتر اسناد رسمی بوده است ازجمله اکثر امور مربوط به ثبت شرکتها به دفاتر درآینده این شغل تاثیر دارد.بدون وقوع این شرایط من آینده خـــــوبی برای این شغـــــــل پیش بینی نمی کنم.
به نظر شما دستورالعمل نقل وانتقال سردفتران یا الحاق تبصره به ماده 58 آیین نامه 1317 غیر قانونی است؟
یقینا.اصلا شک در آن نکنید.هرچند دراین گفتگو شاید نشود مباحث ناب وخاص حقوقی را مطرح کرد ولی به اختصار اشاره می کنم که دستورالعمل مذکور خلاف ماده 5 قانون دفاتر اسنادرسمی اســـت.آیین نامه 1317 نیز دراجرای قانون 1316 وضع شده است.حال آیا قانون 1316 قابلیت اجرا دارد که آیین نامه اجرایی آن قابلیت اجرا داشته باشد؟درعین حال ماده 75 قانون دفاتر اسناد رسمی مصوب 1354 صراحتا جواز استفاده ازآیین نامه سابق را تصریح وتاکید نمود است؛1- هرجا که مواد این قانون به تصویب آیین نامه موکول شده است 2 -تازمانی که آیین نامه این قانون (قانون سال 54)تصویب نشده.هیچ یک ازشرایط مذکور درحال حاضر وجود ندارد و از زمان تصویب آیین نامه قانون سال 54 هم وجود نداشته است.سکوت قانون هم در پاره ای موارد جواز توسل به اصل استصحاب نیست زیرا درخصوص موضوع نص قانونی وجود دارد.
اما ماده 3 قانون اصلاحی 3/3/1371 که قانون است در این خصوص چه می گویید؟
بله متاسفانه قانون است.اما خلاف منطق و عرف و..
دراکثر مراکز استانها ساختمانهایی برای جوامع یا کانون ها خریداری شده است.متاسفانه فعالیت موثری دراین ساختمانها انجام نمی شود .چرا ازاین ساختمانها که متعلق به تمام سردفتران است بعنوان مراکز اقامتی سردفتران استفاده نمی شود؟
قسمتی ازسوال شما را قبلا پاسخ داده ام.محل های اقامتی نیازمند خدمات است سرویس می خواهد.تختخواب ورختخواب می خواهد.نظافت می خواهد.خدمه می خواهد.تخــــــصص می خواهد.نگهبان ودفتر ودستک می خواهد.بودجه می خواهد.بازهم بگویم؟
کار زایر سرای مشهد مقدس به کجا رسید؟
همان پاسخ قبلی را موقتا بپذیرید تا تامین اعتبار.
سردفتری کاریست حقوقی وبازرسی دفاتراسناد رسمی کاریست فنی.بنابراین بازرس دفاتر باید حقوقدان متخصص باشد.آیا بازرسین کانون این چنین هستند؟
بازرسان کانون ازبین سردفتران بازنشسته تحت شرایط خاص(نداشتن سوءشهرت نداشتن سابقه انتظامی موثر درپنج سال آخر خدمت و…..) انتخاب شده اند.من ضوابط انتخاب بازرسان را در سازمان ثبت و سازمان بازرسی کل کشور نمی دانم ولی تصور نمی کنم که بی ضابطه باشد.
آیا دستورالعملی درخصوص بازرسی دفاتراسناد رسمی وجود دارد که بازرسی کانون وسازمان ثبت وسازمان بازرسی از آن تبعیت کنند؟
نه چنین دستورالعملی وجود ندارد تبعا هم نمی تواند وجود داشته باشد.هرکدام از این تشکیلات نظارتی ممکن است دیدگاه جداگانه ای داشته باشند.مثلا نگاه کانون به موضوع بیشتر نگاه آموزشی وارشادی است.کانون تنبیه را بعد ازآموزش وارشاد ضروری می داند.درعین حال فردی را که آگاهانه وبا سوءنیت مرتکب تخلف شود را مستحق ارفاق نمی داند.اما ممکن است دیگر تشکیلات نظارتی چنین دیدگاهی را نداشته باشند که اگر نداشته باشند بنظرم راهی به خطا می پیمایند.
آیا کانون درجهت تدوین یک دستورالعمل مشترک نمی خواهد اقدامی کند؟
بامسوولین سازمان بازرسی دراین خصوص صحبت کرده ایم وآن عزیزان اعلام آمادگی کرده اند.بعد ازتعطیلات با سازمان ثبت هم موضوع را مطرح خواهیم کرد.بانگاه مثبت ومحققانه ای که ازجناب اقای دکتر تویسرکانی وسایر مسوولین ذیربط سراغ دارم تصور می کنم که این امر محقق شود.
مجازاتهای تعیین شده درمحاکم بدوی انتظامی دراستانها متفاوت است واین تفاوت بعضا و به نظر بعضی همکاران شگفت انگیز است.چرا؟
تصور می کنم فقدان آیین دادرسی انتظامی دلیل اصلی آن باشد.البته کانون ازمدتی پیش به این مشکل توجه داشته است وطرح اولیه آیین دادرسی انتظامی توسط تنی چند ازهمکاران سردفتر تهیه شده و در آینده نزدیک نیز با جلب نظر صاحب نظران واساتید حقوق و آیین دادرسی این مهم رابه انجام خواهیم رساند وجهت تصویب ریاست معزز قوه قضاییه تقدیم ریاست محترم سازمان خواهیم نمود.
به اذعان برخی از همکاران بخشنامه های ثبتی گاهی با یکدیگر درتعارض هستند و بعضابا قوانین موضوعه.آیا به نظر شما چنین تعارضی مشهود است؟
البته بنده با این قاطعیت نمی توانم درخصوص وجود تعارض درسطح گسترده اظهارنظر کنم لکن باید موضوع بررسی شود.این کار درگذشته هم مرسوم ومتداول بوده است وآخرین بار درسال 1365 این بررسی صورت گرفت.بعد از 24 سال وبا توجه به تغییر یا اصلاح بعض قوانین و لحاظ بسیاری از مقتضیات روز این بررسی ضرورت دارد.کانون آمادگی این بررسی رادارد .
نمونه قراردادهای بانکها دارای ایرادات اساسی است وهربانکی برای خود فرمت خاصی تهیه نموده به عنوان مثال برای قراردادمشارکت مدنی به تعدادبانکها نمونه تهیه شده است حال آنکه همه انها براساس قانون عملیات بانکی بدون ربا وآیین نامه ودستورالعمل آن تهیه شده اند.می توان ازطریق سازمان ثبت با بانکها هماهنگ کرد ونمونه دقیقی برای هرنوع قرارداد تهیه ودراختیار دفاتر قرار داد واجازه چاپ دفتر نیز دراین زمینه را به دفاتر داد.نظرتان چیست؟
این موضوع بحث مفصلی را می طلبد.من سعی می کنم به اختصار اشاراتی داشته باشم.اول این که تنظیم سند تکلیف سر دفتر است نه بانک.اگر یک قرارداد بانکی ازجهت اجرا به مشکل برخورد کند آیا سردفتر می تواند مدعی شود که براساس نمونه بانک سند تنظیم کرده ومسوولیتی دراین خصوص ندارد؟دوم این که سران دفاتر ازبیم آنکه کار بانک را از دست بدهند به هرخواسته به حق یا ناحق بانکها تمکــــــــــین کرده اندوبانکها هم باورشان شده است که دراینجا فقط حق با مشتری (بانک)است.سوم اینکه ادارات اجرا ثبت وادارات حقوقی بانکها بعضا از کارشناسان دارای دانش وتجربه (توام) خالی شده است.به این دلایل است که اغلب نمونه های قراردادهای بانکی با قانون مدنی قانون عملیـــــــات بانکی بدون ربا آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی وپاره ای دیگر از مقررات برخورد دارد.به یاددارم که کانون یکی دوسال بعد ازتصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا تلاشهایی را در این زمینه آغاز کرد ولی ظاهرا به نتیجه ای منتج نگردید.درزمان مسوولیت هیات مدیره قبلی نیز تلاشی دراین خصوص آغاز شد.لیکن با عدم استقبال ادارات حقوقی بانکها کار معطل ماند وبعد هم فراموش شد.من این کار را به نفع بانکها ومردم ونیز نظام قضـــــــایی کشور می بینم وبرای اقدام دراین زمینه اعلام امادگی می کنم.
این که کانون بعدازسالها نتوانسته مشکل تقسیم اسناد را بطورعادلانه بین دفاتر حل کند مایه ناراحتی تعدادی از همکاران است.بانکها هم ازاین ضعف کانون سوء استفاده می کنندو گاهی برای ارجاع اسناد به دفاتر رفتار توهین آمیزی با دفاتر می کنند و این دور ازشان دفاتر است.دراین راستا چه کرده اید؟
گفتید شفاف بگو.شفاف می گویم امیدوارم شما وسایر همکاران ازاین شفافیت نرنجید.کدام منطق پذیرفته است که عدالت همان مساوات است؟شماوقتی بیمار می شوید به هر پزشکی که دم دستتان بود مراجعه می کنید یا دنبال با تجربه تر و متخصص تر می گردید؟همین شرایط درخصوص وکیل وقاضی واستاد و مهندس وخلبان وسردفتر هم جاریست.چرا مردم وبانکها نباید حق انتخاب داشته باشند ؟ درخصوص تقسیم اسناد قانونی وجود ندارد.تصویب نامه ای در سال 1356 توسط هیات وزیران وقت به تصویب رسیده است که مبتنی بر هیچ قانونی نیست وخلاف اصل 138 قانون اساسی فعلی است.درسال تصویب ومدتها بعد ازآن هم این مصوبه جنبه اجرایی به خود نگرفت در سال 1364 به بعد بود که عده ای ازسردفتران جوان به این فکر افتادند تا این مصوبه مرده را زنده کنند وکردند.غرض هم شکستن سیطره بانکها بود نه موضوع دیگر.این موضوع امروز شکل دیگری پیدا کرده است وبه صورت طلبکاری درآمده است.دلیل آن هم ازدیاد بی رویه وغیر قانونی دفاتر اسناد رسمی است.دلیل آن بیکاری دفاتر است.دلیل آن عدم تعادل بین خدمت ارایه شده توسط سردفتر ومزد دریافتی اوست.دلیل آن عدم توازن بین مزد سردفتر ورشد هزینه ها وشاخص تورم است.ما بیخودی به جان هم افتاده ایم.کمیسیون تقسیم اسناد معالجه نیست، مسکن است وما 25 سال است به جای معالــــــجه مسکن می خوریم وبه آن معتاد شده ایم.
چرا هیات مدیره محترم کانون جهت اطلاع همکاران سردفتر تاکنون ترازنامه مالی سالانه خود را منتشر نکرده است؟
چه کسی مطالبه کرده که کانون امتناع کرده است.کانون هرساله توسط حسابرسان رسمی قسم خورده مورد حسابرسی قرار می گیرد وگزارش آن تقدیم معاونت محترم قوه قضاییه می گردد.دریکی دو سال گذشته سازمان بازرسی کل کشور (علی رغم آنکه چنین اقدامی درشرح وظایف آن نیست )کانون را مورد بازرسی قرارداد وکانون هم به جهت آنکه علاقمند شفافیت بود امکان آنرا فراهم نمــــــــود.من نمی دانم بعضی از افراد دنبال چه چیزی می گردند.اگر به واقع حیف میلی ازطرف مدیران کانون سراغ دارند اما ساکت نشسته اند،این خیانت به صنف است.دلیل ومستند خود را اعلام کنند تا خاطی هم رسوا شود وهم ازطریق مقام صالح مجازات.اما این که هر کسی براساس توهمی یاشایعه ای یا حدس وگمانی افکار خود وهیات مدیره را مشوش و مشغول کند کار معقولی به نظر نمی رسد.
شما ازاین سووال عصبانی شدید؟
به نظر شما عصبانی شدم؟
این طور به نظر می رسد.
ازاین بابت متاسفم.
فکر می کنید حرف ناگفته ای هم دارید؟
بسیار
می توانید دریک جمله بیان کنید؟
دریک جمله فقط می شود خداحافظی کرد.
می توانیم باز هم با هم گفتگویی داشته باشیم ؟
چرانه! من دنبال گوش شنوا می گردم.
