iran flag

حدیث هفته : «صلاه»2 (چرایی صلوات بر محمد و آل محمد علیه السلام)


بسم الله الرحمن الرحیم


به نام آن خداوندی که هم ایجاد وآفرینش نعمت ها و هم بقا و دوام نعمت ها هر دو در کف با کفایت حضرت اوست

چرایی صلوات بر محمد و آل محمد علیه السلام

درعمل به دستور این آیه ، گروهی از اهل سنت تنها به سلام بر پیامبر صلی الله علیه واله بسنده می کنند و بر اهل بیت رسول خدا (ص)سلام و صلوات نمی فرستند و دلیل آن را دوری از شرک و بدعت می شمارند ؛ حال آنکه شیعیان براین باورند که حضرت سبحان ، خود جواز این تکریم و احترام را در قرآن کریم داده است ؛ آنجا که می فرماید:

(وَ لَنَبلُوَکُم بِشَیٍ مِنَ الخَوفِ وَ الجُوعِ وَ نَقصِ مِنَ الاموالِ وَ الانُفس و الثَّمَرَات وَ بَشِّرِالصَّابِرِین *الَّذَیَن اذَا اصَابَتهُم مُصیبهٌ قَالُواِ انَّا لِلهِ وَ اِنَّا اِلَیهِ رَاجِعُون *اُولئکَ عَلیهِم صلوات مِن رَبِّهِم وَ رَحمه وَ اُولَئِکَ هُمُ المُهتَدُونَ)1

قطعا" همه شما را با چیزی از ترس ، گرسنگی و کاهش در مالها و جانها و میوه ها ، آزمایش می کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان ؛ کسانی که هرگاه مصبتی به ایشان می رسد ، می گویند: «ما از آن خداییم و به سوی او باز می گردیم اینها، همان ها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدایت یافتگان.

براساس این آیه شریفه ، سلام و درود خداوند تنها به پیامبر اکرم (ص) اختصاص ندارد ؛ بلکه شامل دیگر اسوه های صیر واستقامت به ویژه علی بن ابی طالب علیه السلام و اولاد معصوم آن بزرگوار نیز می شود . اهمیت صلوات در نماز به قدری است که در روایتی چنین آمده است :

«عَن جَابر الجُعفِی قالَ سَمِعتُ اَبَا عَبداللهِ (ع) یَقُولُ اِذَا صَلَّی اَحَدَکم فَنَسِیَ اَن یَذکُر مُحَمداٌ و آَلَه فِی صَلَاتِه سَلَکَ بِصَلاتِهِ غَیرَ سَبیِل الجَنَّه وَ لَا تُقبَل صَلاه اِلا اَن یُذکَرَ فِیهَا مُحمدٌ وَ آل محمدٍ»2

جابر جعفی گفت از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: هرگاه یکی از شما نماز گذارد و ذکر صلوات بر محمد و آل محمد علیه السلام را فراموش کند، با نمازش راهی جز راه بهشت را طی کرده است ؛ چرا که نمازی که در آن ذکر محمد و آل محمد علیه السلام نباشد پذیرفته نمی شود.

سلام و صلوات بر نبی مکرم اسلام (ص)و ائمه معصومین (ع)صدها مرتبه ارزشمندتر از سجود و تعظیم ملائکه بر حضرت آدم است ؛ زیرا خداوند متعال به همراه ملائکه این تحیت را تا ابد بر روح مطهر نبوی و مقام شامخ مصطفوی و جایگاه بلند علوی ، جاری و ساری نماید؛ سلام و تحیتی که فعل جاری خداوند حکیم و خیل عظیم قدسیان و کروبیان است:

(اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَهُ یُصَلُون عَلَی النَّبیِّ یَا اَیُهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلّمُوا تَسلیما)3

خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستند؛ ای کسانی که ایمان آورده اید ؛ بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملا" تسلیم فرمان او باشید .

گرچه افعال حضرت باری تعالی ، متصف به زمان و دربند ابعاد دهر نیست و به تعبیر جلال الدین محمد بلخی :

لامکانی که در او نور خداست

ماضی و مستقبل و حال از کجاست؟4

اما به تعبیر ادبیان ، فعل مضارع دلالت بر دوام و استمرار دارد و بی شک این عنایت ویژه حضرت حق است که تحیت خود را در این قالب زمانی ، بر جان پاک پیامبر ص فرو ریخته است و چه شیرین است این معنا که خداوندی که بر همه فرستادگان خود به شکل عموم درود می فرستد: (وَسَلَامٌ عَلیَ المُرسَلِینَ)5 (و سلام بر رسولان)، سلام و تحیت خود را برآخرین پیامبر خویش در آیه ای جدا و به شکلی خاص، نثار می کند.

…افزودن بر بعد ملکوتی و عرفانی صلوات بر نبی مکرم (ص)و اهل بیت او ، از اصرار که بر این کار شده چنین فهمیده میشود که نهر روان تحیت بر پیامبر(ص)از عمده ترین عوامل شادابی و پابرجایی نخل امید نبوت و امامت در درازنای روزگار بوده است .

بهترین شاهد صدق این مدعا، ترنم پرشکوه و چشمگیر صلوات ، در فضای عطرآگین و روح نواز صحیفه سجادیه است…

اما نکته بسیار ژرف و شگرف این است که خالق متعال ، آنجا که دستور صلوات و تحیت بر پیامبر را صادر فرموده ، حقیقت مهم و نجات بخش دیگری را نیز متذکر شده که همانا اتحاد میان «صلاه»، «سلام»، «صلوات» و «تسلیم»است . بر این اساس ، این امر حضرت رب العالمین ، بیانگر این نکته عمیق است که درود و تحیت بر نبی مکرم (ص)و تحقق چنین پیوندی با رسول حق ، مقدمه ای برای سپردن جان و دل به دست این معلم بزرگ هدایت است تا او به دست معجزه گر خویش ، خمیرمایه وجودی انسان را به تعلیم و تربیت ، پیراسته و آراسته نماید.

در واقع ، اثر «صلاه» و «صلوات» در جایی شکوفا و متجلی می شود که اهل تحیت بر پیامبر مکرم (ص) اهل تسلیم در برابر او نیز باشند.یعنی قلب و زبان و ارکان خود را ازیکسو به شمیم روح انگیز ذکر محمدی و از سوی دیگر به انجام مطیعانه آموزه های الهی معطر و مزین سازند.6

1-بقره ،157-155

2- محمدباقر مجلسی ،بحارالانوار،ج82،ص283

3-احزاب 56

4-مولوی ،مثنوی ،معنوی ،دفتر سوم ،بیت 1151

5-صافات،181

6-محمدعلی انصار شکوه وصال ص 20 به بعد  

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.