iran flag

حدیث هفته : «تعامل صحیح با نماز 5- خشوع در نماز»

به نام خدا

تعامل صحیح با نماز

5- خشوع در نماز

خداوند سبحان در دومین آیه از سوره مبارکه مومنون در ذکر نخستین ویژگی اهل ایمان می فرماید:

(الَّذینَ هُم فِی صَلَاتِهِم خَاشِعُون)1

مومنان کسانی هستند که در نمازشان خشوع دارند.

«خشوع»از مفاهیمی است که در قرآن کریم ، فراوان به کار رفته است .در کنار این واژه ،کلمه «خضوع»نیز وجود دارد که در استعمالات عرفی ،مترادف خضوع به کاربرده می شود؛ اما در حقیقت معنایی و کاربردی قرانی این دو کلمه ،تفاوت هایی وجود دارد.

کلمۀ «خشوع» به معنای نرمش و لینت و فروتنی است و در قرآن کریم به دو موضع نسبت داده شده است : اول ،دل و قلب؛ آنجا که می فرماید:

(اَلَمْ یَانِ لِلَّذینَ آمَنُوا اَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُم لِذِکْرِ اللهِ وَ مَانَزَلَ مِنَ الْحَقَّ)2

آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مومنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل شده است خاشع گردد؟

دوم ،اعضا و جوارح ظاهری؛ آنجا که درباره قیامت نیز می فرماید:

(یَوْمَئذٍ یَتَّبِعُونَ الدَّاعِیَ لاَعِوَجَ لَهُ وَ خَشَعَتِ الاصْوَاتُ لِلرَّحْمَنِ فَلَا تَسْمَعُ اِلاَُ هَمْساً)3

در آن روز، همه از دعوت کنندۀ الهی پیروی نموده و قدرت بر مخالفت او نخواهند داشت (و همگی از قبرها بر می خیزند)و همۀ صداها در برابر عظمت خداوند رحمان خاضع می شود و جز صدای آهسته چیزی نمی شنوی.

بنابراین، در همان حال که تمام وجود انسان مومن در برابر عظمت حضرت پروردگار خاشع است، صدای او نیز نرم و آهسته و سرشار از فروتنی است.

…بنابراین ،به آن قِسم از فروتنی که از دل شروع می شود و اثرش در ظاهر نمودار می گردد ، خشوع گفته می شود،واضح است که هر عملی که پایگاه درونی دارد، ماندگار خواهد بود و هر عملی که از باطن و معنا برنخیزد ،ناماندگار و میان تهی است .اگر کسی ریاکارانه برای خود وجاهتِ فروتنانه دست و پا کند، سرانجام رسوا می شود و مردم او را کاسب کار و منعت طلب خواهند شناخت.اما آن کس که جانش تسلیم حضرت دوست شده و دلش را در تصرف صاحب دل قرارداده ، تمام اعمال و رفتارش در طول اراده و خواست حضرت پروردگار است مومنان کسانی هستند که به هنگام نماز،جانشان از مهابت الهی لبریز شده و چون با حضرت دوست صحبت می کنند ، روحشان آرام و قرار می گیرد و در محضر او به مناجاتی عاشقانه می پردازند.

آدمی تا در نماز خاشع نباشد وتوجه و حضور قلب نداشته باشد، هرگز به حقیقت نماز دست نمی یابد؛زیرا جان مایه و روح اصلی نماز، مناجات با حضرت احدیت و ذکر اوست : «الْمُصَلِّی یُنَاجِی رَبَّهُ»(نمازگزار با پروردگارش مناجات می کند)رسول اکرم (ص)درباره کسی که هنگام خواندن نماز آرام و قرار نداشت ،فرمود:

«لَو خَشَعَ قَلْبْ هَذَا خَشَعَتْ جَوارِحُهُ»4

اگر قلب و دل این شخص خضوع می داشت اعضاء و جوارحش نیز خاشع می شد[و آرام و قرار  می یافت]

در نماز عالی ترین شکل تعظیم ،یعنی رکوع و سجود وجود دارد. توجه تمام و کمال به صورت و محتوای این دو موهبت الهی ،موجب دستیابی به برترین درجات خشوع و برگرفتن بیشترین اثر از برپایی نماز می شود.

پیامبر اکرم (ص)در حدیثی می فرماید:

«لَایَقْبَلُ اللهُ صَلَاَهَ عَبْدٍ لَا یَحْضُرُ قَلْبُهُ مَعَ بَدَنِهِ»5

خداوند نماز بنده ای را که دلش با بدنش حضور ندارد قبول نمی کند.

و در حدیثی دیگر آمده است :

«اَنَّ عَلیّا (ع)اِذَا حَضَرَ وَقْتُ الصَّلاهِ یَتَمَلْمَلُ وَ یَتَزَلْزَلُ وَ یَتَلَوَّنُ فَقِیلَ لَهُ مَا لَکَ یَا اَمیرَ المُومِنِینَ فَیَقُولُ جَاءَ وَقْتُ الصَّلاه وَقْتُ اَمَانَهعَرَضَهَا اللهُ عَلَی السَّموَاتِ وَ الارْضِ فَاَبَیْنَ اَنْ یَحْمِلْنَها وَ اَشْفَقْنَ مِنْها»6

همانا امام علی (ع)هنگامی که وقت نماز فرا می رسید مضطرب شده ، وجودش به لرزه می افتاد و رنگ رخسارش دیگرگون می شد.سوال شد: چه شده است ای امیرالمومنین .حضرت فرمود : وقت نماز رسیده است .وقت امانتی که خداوند آن را بر آسمانها و زمین عرضه کرد اما آن ها از حمل آن سربرتافتند و از آن هراسیدند.

آسمان بار امانت نتوانست کشید

قرعه کار به نام من دیوانه زدند

و در روایتی دیگر ، در احوال حضرت سیدالساجدین (ع)آمده است :

«کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ع)اْذَا تَوَضَّا اصْفَرَّلَوْنُهُ فَیَقُولُ لَهُ اَهْلُهُ مَا هَذَا الَّذِی یَغْشَاکَ فَیَقُولُ اَتَدْرُونَ لِمَنْ اَتَاَهَّبُ لِلِقیَامِ بَیْنَ یَدَیْهِ»7

هنگامی که علی بن حسین (ع)،وضو می گرفت رنگ صورتش زرد می شد. خانواده ایشان به ایشان می گفت: این چه حالتی است که شما را فراگرفته ؟ ایشان می فرمود: آیا می دانید آماده می شوم تا در مقابل چه کسی بایستم؟

ذکر این حالات ،بیان کننده نتیجه عملیِ خشوع حقیقی به درگاه حضرت سبحان است .پس برآدمی لازم است که در خود تامل کند و بداند که در زمان نماز چه حالتی بر او غالب می شود و توجه و دل نگرانی اش به نیکو برپا کردن این تحفۀ الهی به چه میزان است .چنان که در حدیث آمده است :

«فَاِذَا صَلَّیْتَ فَاَقْبِلْ بِقَلْبِکَ عَلَی اللهِ عَزَّ و جَلَّ فَاِنَّهُ لَیْسَ مِنْ عَبْدٍ مُومِنٍ یُقبِلُ بِقَلبِه عَلَی الله عَز و جَلَّ فِی صَلَاتِهِ وَ دُعَائِهِ اِلَّا اَقْبَلَ اللهُ عزَّ و جَلَّ عَلَیْهِ بِقُلُوبِ المُومِنِینَ اِلیْهِ»8

هنگامی که به نماز ایستادی، قلب و جانت را متوجه خدای عزوجل گردان. هیچ بنده مومنی نیست که در نماز و دعای خویش متوجه خدای عزوجل باشد،الا آنکه خداوند عزوجل قلوب مومنان را متوجه [و شیفته]او می کند.9

1-مومنون 2

2-حدید ،16

3-طه،108

4-جلال الدین سیوطی ،الدر المنثور،ج5،ص4

5-احمد بن محمد بن خالدبرقی ،المحاسن ،ج1ص261

6-محمدبن علی بن ابی جمهوراحسایی ،عوالی الثالی،ج1،ص324

7-محمدبن محمدبن نعمان (شیخ مفید)الارشاد ،ج2صص143-142

8-محمدبن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)کتاب من لایحضره الفقیه،ج1،ص209.

9-محمد علی انصاری شکوه وصال صفحات 55 به بعد

بدون نظر
  1. سردفتر می گوید

    فکرم همه جا هست ولی پیش خدا نیست سجاده .دوست که محراب دعا نیست
    گفتندسرسجده کجارفته حواست اندیشه سیادمن ای دوست کجا نیست
    ازشدت اخلاص من عالم شده حیران تعریف نباشد ابدا قصد ریا نیست
    ازکمیت کار که هرروز سه وعده ازکیفیت بس همین که قضانیست
    یک ذره فقط کندترازسرعت نوراست هررکعت من حائزعنوان جهانی است
    این سجده اخرنکند سجده سهو است چندیست که این حافظه درخدمت مانیست
    ای دلبرمن تاغم وام است وتورم محراب به خم ابروی شما نیست
    بی دغدغه یک سجده راحت نتوان کرد تافکرمن ازقسط عقب افتاده جدانیست
    یک سکه گرفتن دو تاسکه سپردن گفتند که این بهره بانکی ست ربا نیست
    ازبس که پی نان حلالیم شب وروز درسجده ماگررونق است صفا نیست
    گویند گنجی است به هرسجده بیایید من رفتم وپیدانشد اینگونه. نیایید نیست
    به به چه نمازیست همین است که گویند راه مردم دور از راه عرفانیست

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.