iran flag

حدیث هفته: هدایت هدایت یافتگان چه مفهومی دارد و به چه معناسب؟


بسم الله الرحمن الرحیم


به نام آن خداوندی که هم ایجاد وآفرینش نعمت ها و هم بقا و دوام نعمت ها هر دو در کف با کفایت حضرت اوست


 مفهوم هدایت هدایت یافتگان

بررسی شبهه ای که دراین آیه مطرح شده است و پاسخ آن پاره ای از لطایف و معارف نهفته در آیه را آشکار می سازد :


همانطور که بیان شد ، انسان با جمله (اِهدِنَا الصَّرَاطَ المُستَقِیم) از پروردگار خویش می خواهد اورا به راه راست رهنمون سازد . این درخواست، معرفت و بیبنش صحیح گوینده را براین معنا نشان می دهد که هدایت در اختیار خداوند است و اوست که هادی سُبُل و راهنمای کل است . اما همین معرفت و شناخت ، بیانگر این مطلب است که این انسان ، فردی هدایت یافته است ؛ به بیان دیگر، انسانی که با تواضع و در کمال فروتنی روی به درگاه خداوند احد و صمد می آورد و دست نیاز به سوی خالق بی نیاز دراز می کند ، قطعاً راه هدایت را یافته است و به مرحله ای از شناخت و جهان بینی رسیده که توانسته است به این درگاه پای نهد . حال ، با توجه به این مطلب، ممکن است این گونه تصور شود که درخواست هدایت به صراط مستقیم از سوی کسی که خود در صراط مستقیم است ، لغو و به اصطلاح «تحصیل حاصل»است ؛ زیرا چیزی که قبلاً محقق شده است ، حاجتی به طلب ندارد.


در زدودن این ابهام و پاسخ به این پرسش ، نظریات گوناگونی بیان شده است که در اینجا به یک نظر از سه نظر اشاره می کنیم و در هفته آینده به بیان نظرات بعدی خواهیم پرداخت


معنای اول


باید توجه داشت که فلسفه دعا و هدف آن ، گستره وسیعی را در بر می گیرد که فقط یکی از آنها رسیدن به مطلوب و کسب حاجت است. به بیان دیگر، دعا همیشه جنبه تحصیلی و به دست آوردن چیزی ندارد ؛ گرچه نگاه رایج عامه مردم که نیاز به تحول نیز دارد آن است که دعا پلی برای رسیدن به مقاصد و خواسته هاست . اینکه انسان فقط زمانی  به سراغ دعا برود که گرهی در کارش افتاده و حاجت و نیازی داشته باشد و دعا را صرفاً راهی برای تامین حوایج و درمان دردهای خویش ببیند ، گرچه عمل ناپسندی نیست ، همه مفهوم و حقیقت دعا را دربرندارد . آنچه قرآن کریم به مومنان تعلیم می دهد، دید گسترده تری به مفهوم دعا و نیایش است ؛ از جمله می فرماید:


(قُل مَا یَعبَا بِکُم رَبِّی لَولَا دُعَاوُکُم فَقَد کَذَّبتُم فَسوفَ یَکُونُ لِزَاماً)


بگو: اگر دعای شما نباشد ، پروردگارم هیچ بهایی به شما نمی نهد . در حقیقت ، شما به تکذیب پرداخته اید و به زودی (اثر این تکذیب) گریبان گیر خواهدشد.


در واقع ، حقیقت دعا آن است که انسان در هیچ چیز ، خود را مستغنی از خداوند ندانسته و همواره به وابستگی و نیاز به حضرت حق معترف باشد و حاجات خود را فقط از او مسئلت کند به بیان خواجه شیراز :


سخن در احتیاج ما و استغنای معشوق است


چه سود افسونگری ای دل که در دلبر نمی گیرد


درخواست از خداوند مختص انسان نیست ؛ حتی تمام آسمان ها و زمین محتاج ذات احدیت اند و دست نیاز به پیشگاه او دراز می کنند:


«یَساُلُه ُ مَن فِی السَّماواتِ و الاَرضِ کُلَّ یَومٍ هُوَ فِی شَانٍ»


هر آن کس که در آسمانها و زمین است ، از او درخواست می کند . هر زمان او در کاری است .


پس درخواستِ حاجت ، کمال عالی دعا نیست و اگر انسان همه غایت دعا را صرفاً  رسیدن به خواسته ها بداند ، با مشکل مواجه می شود؛ زیرا ادعیه ای وجود دارند که هدفشان کسب حاجت و رسیدن به مطلوب نیست . این دعاها که به اصطلاح «الادعیه النقطاعیه »نامیده می شوند، به معنای نیایش هایی هستند که پیش از مطرح شدن ،تحقق یافته و به اجابت رسیده اند ؛ برای مثال خداوند از زبان پیامبر صلی الله علیه واله نقل می کند.


(قَالَ رَبِّ احکُم بِالحَقِّ وَ رَبُّنا الرَّحمنُ المُستَعانُ عَلَی مَاتَصِفُونَ)


گفت: پروردگارا ، به حق داوری فرما و به رغم آنچه وصف می کنید ، پروردگار ما همان مهر گستری است که از او یاری جسته میشود.


در این آیه  شریفه ، پیامبر صلی الله علیه واله از خداوند می خواهد به حق حکم کند؛ اما نکته مهم این است که خداوند از ابتدای آفرینش تا پایان آن هیچگاه حکمی به ناحق صادر نفرموده است و اساساً مگر می توان تصور کرد که پروردگار «احکم الحاکمین» و عدل آفرین کل وجود، قضاوتی ناصواب و حکمی باطل داشته باشد؟ قطعاً پاسخ منفی است. همچنین در جایی دیگر حضرت ابراهیم علیه السلام می فرماید:


(وَ لَاتُحزِنِی یَومَ یُبعَثُون * یَومَ لَایَنفَعُ مَالٌ وَ بَنُونَ)


و در روزی که (مرم) برانگیخته می شوند، رسوایم مکن؛ در روزی که هیچ مال و فرزندانی سود نمی دهد.


«اخزاء» از ریشه «خزی» به معنای رسوایی و سرشکستگی و خواری است . حضرت ابراهیم (ع) از خداوند درخواست می کند روزی که اختیار همه امور به دست خداوند است : (یَومَ لَا تَملِکُ نَفسٌ لِنَفسٍ شَیئاً وَ الاَمرُ یَومَئدٍ لِلِه) (روزی که کسی برای کسی هیچ اختیاری ندارد و در آن روز فرمان از آن خداست) او را خوار و رسوا نسازد و تنها نگذارد . حال آنکه از قبل به او خطاب شده است : (یَومَ لَا یُخزی اللهُ النَّبیَّ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ) (در آن روز خداوند ، پیامبر(ص) و کسانی را که با او ایمان آورده بودند خوار نمی گرداند ) یعنی از ویژگی عالم قیامت آن است که خداوند هیچ پیامبری را اِخزاء نمی کند ؛ اما باز حضرت ابراهیم (ع) این مسئله را درخواست می نماید.


بنابراین باید اذعان کرد بخشی از نیایش های موجود در قرآن تنها موضوعیت دارند نه طریقت ؛ بدین معنا که راهی برای رسیدن به خواسته ها نیستند ، بلکه خود، تمام خواسته و مطلوب محسوب می شوند. وقتی پیامبر اکرم(ص)و حضرت ابراهیم (ع)چیزی را از خداوند می خواهند که قبلا" محقق شده است ، این حقیقت آشکار می شود که همین ابراز و بیان جملات است که اصالت دارد و دعای ایشان به خودی خود دارای ارزش و اعتبار است ، نه نتیجه آن . پس مهم آن است که انسان توفیق دعا یافته و خداجو و خداگو و خداخوان باشد تا لذات نیایش با خداوند را درک کند.


در روایت آمده است: «الدُعا مُخُ العِبَادَهِ» (دعا مغز [و اصل و روح ]عبادت است) .این بدان معنا ست که دعا نه تنها به خودی خود عبادت محسوب می شود بلکه روح متعالی سایر عبادات نیز هست بنابراین هنگامی که انسان دعایی را قرائت می کند ، توجهش باید به اصل و روح دعا باشد ، نه صرفاً  رسیدن به حوایج؛ زیرا انسان با این نگاه ، از مقصد اصلی و روح متعالی دعا دور میشود و نمی تواند به مفاهیم ارزنده ای برسد که ذوات مقدسه اهل بیت (ع) در جان ادعیه قرار داده اند. بر این اساس می توان گفت جمله (اهدنا الصراط المستقیم) یکی از آن ادعیه قرآنی است که جنبه اجابت در آن ها مطرح نیست و مهم آن است که مسلمان و مومن هر صبح و شام اعلام می کند: خدایا من به تو توجه دارم و سر بر درگاه تو می سایم . به بیان حافظ


حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس


در بند آن مباش که نشنید یا شنید


پس اینکه انسان بتواند بین جسم ناتوان و خاکی خود با مبدا حیات بخش هستی ارتباط برقرار کند ، اهمیت دارد و این رشته اتصال ، همان دعاست که راهگشای انسان در پیمودن راه سلوک و رسیدن به سرچشمه هدایت است  


 


تفسیر مشکاه استاد محمدعلی انصاری ،جلد اول، ص 281

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.