قَالَ سَألْتُ اَبَا الْحَسَن ِالر ِّضَا(ع) عَنْ فَاطِمَهَ بِنْت ِمُوسَى بْن ِجَعْفَر (ع)، فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّهَ.
راوى گوید از امام رضا(ع) درباره حضرت فاطمه معصومه پرسیدم. آن حضرت فرمود:« هرکس قبرش را زیارت کند، بهشت بر او واجب مى شود .
به مناسبت وفات بانوی فضیلت و کرامت
حضرت معصومه(س) در دفاع از امامت
حضرت معصومه(س) چه در دوران هارون و چه در دوران مأمون با نقل احادیث متواتر و قطعی مربوط به امامت و خلافت امام علی(ع)، در این زمینه اقداماتی را انجام داد که به نمونههایی اشاره میشود.
جایگاه ویژه حضرت معصومه (س)
پدر حضرت فاطمه کبری، موسی بن جعفر(ع) و مادر بزرگوارش نجمه خاتون است. بعد از امام هشتم هیچ یک از فرزندان موسی بن جعفر(ع) که تعدادشان را تا بیست پسر و۳۷ دختر شمردهاند،[1] به مقام معصومه(س) نمیرسد. منزلت آن حضرت را از سخنان خود امام هفتم میتوان دریافت، آنگاه که حضرت معصومه(س) پاسخ زائران قمی را درنبود امام کاظم(ع) نوشت و وقتی نگاه امام هفتم به آن پاسخها افتاد، سه بار فرمود:«پدرش فدایش باد».[2] از سخنان دیگر امامان نیز مقام والای حضرت معصومه(س) در میان فرزندان امام هفتم روشن میشود؛ زیرا فقط درباره زیارت آن بانو فرمودهاند:«هر کس او(فاطمه)را زیارت کند، بهشت بر او واجب میشود».[3] شاهد دیگر بر عظمت آن بانو، ژرف نگری عمیق او به مهمترین مسئله شیعه یعنی امامت علی(ع) است. آنچه در ادامه خواهد آمد، نگاهی است به قسمتی از سخنان آن بانو در دفاع از امامت.
دفاع از امامت
حضرت معصومه(س) حدود بیست سال از دوران خلافت مأمون را درک کرد؛ زیرا آغاز خلافت او از سال ۱۷۰ و پایان آن، سال ۱۹۳ بود و حضرت معصومه(س) در سال ۱۷۳ به دنیا آمد. مأمون کار را به جایی کشاند که به خود حق داد که به امام رضا(ع) پیشنهاد ولیتعهدی دهد؛ یعنی او خلیفه و امام بر حق از طرف پیامبر است و حق دارد که دیگری را به خلافت یا ولیتعهدی برگزیند. امام هشتم به خوبی مقصود مأمون را میدانست. از این رو، وقتی که مأمون گفت: «میخواهم خودم را از خلافت عزل و آن را برای تو قرار دهم و با تو بیعت کنم»، امام رضا(ع) فرمود:«اگر این خلافت از آنِ تو باشد و خدا آن را برای تو قرار داده، پس جایز نیست که لباسی(خلافتی) را که خداوند بر تو پوشانده، درآوری و به دیگری واگذار کنی و اگر خلافت از آنِ تو نیست، جایز نیست که آن را به من واگذار کنی؛ در حالی که حقِ تو نیست». مأمون گفت:ای پسر رسول خدا! باید این امر(خلافت) را قبول کنی. حضرت فرمود: «هرگز من این کار را با رغبت (و اختیار) انجام نمیدهم. مأمون گفت: اگر خلافت را نمیپذیری، پس ولیعهد من باش تا بعد از من به خلافت رسی».[4] امام آن را هم قبول نکرد تا تهدید به قتل شد و با شرایطی ولیتعهدی را پذیرفت که آن شرایط نشانه نپذیرفتن ولیتعهدی بود.[5] در چنین اوضاعی، باید مدافعان امامت این نکته را بر مردم روشن کنند که خلافت طبق نص و سفارش پیامبرخدا(ص)، به علی(ع) و امامان از نسل او اختصاص دارد. حضرت معصومه(س) چه در دوران هارون و چه در دوران مأمون با نقل احادیث متواتر و قطعی مربوط به امامت و خلافت امام علی(ع)، در این زمینه اقداماتی را انجام داد که به یک نمونه اشاره میشود.
حدیث غدیر
یکی از احادیث درباره امامت امیرمؤمنان علی(ع)، حدیث متواتر و قطعی غدیر است که پیامبر اکرم(ص) در بخشی از خطبه غدیر فرمود: «ای مردم! من امر خلافت را به عنوان امامت و وراثت در نسل خود تا روز قیامت به ودیعه میسپارم و من آنچه را که مأمور به ابلاغش بودم ابلاغ کردم تا بر حاضر و غایب و بر همه کسانی که حضور دارند یا ندارند، به دنیا آمدهاند یا نیامدهاند، حجّت باشد. پس حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت برسانند». [6] حدیث غدیر را ۱۱۰ نفر از صحابه بدون واسطه از شخص پیامبر اکرم(ص) و ۸۴ نفر از تابعین با واسطه نقل کردهاند و جمع زیادی از علمای اهل سنت هم آن را در کتب خویش گرد آوردهاند. [7] متأسفانه این حدیث خیلی زود به فراموشی سپرده شد، ولی همیشه افرادی بودند که این حدیث را به یاد امت آورند. از جمله کسانی که در حساسترین زمان این حدیث را به گوش مردم رساندند، حضرت معصومه(س) است. امام حافظ محمد خزری شافعی از محمد بن بکر بن احمد قصری از حضرت معصومه(س) و… از فاطمه دختر امام صادق(ع)، از فاطمه دختر امام باقر(ع)، از فاطمه دختر امام سجّاد(ع)، از فاطمه و سکینه دختران امام حسین(ع)، از امّ کلثوم دختر فاطمه زهرا، از فاطمه زهرا(س) نقل میکند که فرمود: «آیا سخن رسول خدا(ص) در روز غدیر خم را فراموش کردید که فرمود: هر که من مولای اویم، علی(ع) مولای اوست؟»[8] جالب این است که فاطمیات در طول اعصار این حدیث را نقل و منتشر کردهاند تا حجّت بر مردم تمام شود.[9] بیان این حدیث از سوی حضرت معصومه(س) در دوران خلافت مأمون که خود را پیشوای بر حق مسلمانان میدانست، سخت بر ضد وی بود و در اثبات حقانیت امامت حضرت رضا (ع) بسیار تأثیر داشت و جانانهترین دفاع از امامت به حساب میآمد.
پاورقیها: [1]. منتهی الامال، ج۲، ص۱۴۹؛[2]. تاریخ اهل بیت،ص۸۲؛ [3]. بحارالانوار،ج۶،ص۱۱۷؛[4]بحارالانوار، ج۴۹،ص۱۲۵؛[5].مجله مبلغان، شماره ۷۳،ص۳۰ ـ ۳۲؛ [6].بحارالانوار،ج۳۷،ص۲۰۷؛[7]. ر. ک.الغدیر، علامه امینی،ج۱، ص۹ ـ ۶۳؛[8]. همان، ص۱۹۷؛احقاق االحق، ج۶، ص۲۸۲؛ [9].علامه امینی میگوید: این حدیث لطیفترین سند را دارد. آنگاه تمام سند را ذکر و ازحافظ کبیر ابوموسی مدینی نقل میکند که این حدیث را در کتاب «المسلسل بالأسماء» آورده و گفته: این از مسلسلات است. چون هر فاطمه از عمّه خود نقل کرده، پس این روایتِ پنج دختر برادر ازعمههای خویش است.الغدیر، ج۱،ص۱۹۷.
برگرفته از حضرت معصومه(س) در دفاع از امامت
سید جواد حسینی
جانم بفدایت یاحضرت معصومه