سلام بر همکاران گرامی و عزیزم
مدتها بود به دلیل برخی گرفتاریهای شخصی و اداری، فرصت نوشتن و بیان دغدغه هایم با شما کمتر دست می داد. خدا را شکر، که با رفع برخی از مشکلات و گرفتاریها، بار دیگر فرصتی فراهم شد تا مستمر کنار شما باشم.
با نگاهی به گذشته و بررسی شرایط و رخدادهای امروز، به آسانی این نکته قابل درک است که روزهای بسیارسختی در پیش روی حرفه سردفتری است.
اخبار کاملا موثقی از برنامه ریزی همه جانبه راهور ناجا در خصوص یکسره کردن تکلیف نقل و انتقال خودرو به گوش می رسد. برنامه ای که ظاهرا از آخر تابستان و در حوزه های مختلف و این بار با تمام توان پلیس آغاز خواهد شد. قانون گریزی راهور در این حوزه همچنان ادامه دارد. به هر دلیلی و با کوچکترین ایراد شکلی در اسناد رسمی وکالت تعویض پلاک که اساسا ارتباطی به راهور ندارد، مردم را به دفاتر باز می گردانند تا موجبات نارضایتی مردم فراهم شود. همچنان در تعویض پلاک به سند رسمی قطعی منقول اهمیت نمی دهند و مردم را به نرفتن به دفاتر اسناد رسمی تشویق می کنند. در روز روشن و خلاف هر منطق و قانونی، عجیب ترین تفسیر را از قانون مدنی می کنند و متاسفانه و متاسفانه در الحاقیه بودجه سال 1392، عبارت نقل و انتقال خودرو و تعویض پلاک گنجانده شده است و به زودی همین عبارت بهانه ای برای آغاز تاختن مجدد به منافع مردم و ما خواهد شد.
روابط حقوقی حرفه سردفتری با دلالان، هر چند از نظر حقوقی کاملا روشن و شفاف است و قانون دلالی مصوب 1317 به صراحت تعیین تکلیف کرده است، اما همچنان به مثابه اسخوانی میان زخم خودنمایی می کند.
حسب شواهد، در سال جاری دو طرح بسیار مهم اصلاح قانون دفاتر اسنادرسمی و اصلاح نظام مالیاتی باید به سرانجام برسد و هر کدام از این دو طرح به خصوص طرح اصلاح قانون دفاتر اسناد رسمی به نوعی با سرنوشت و آینده حرفه سردفتری گره خورده است.
هر چند بسیاری از همکاران ما تغییر ماده 69 قانون دفاتر را بزرگترین دغدغه خود در طرح جدید می دانند، اما به واقع موادی در این طرح گنجانده شده است که اگر اهمیتی بیش از تغییر ماده 69 نداشته باشد، اهمیتی کمتر نخواهد داشت و نباید از آنها غافل ماند.
موضوع بیمه همکاران ما نیز از دغدغه های بسیار مهم است. سالهاست دغدغه جدی بیمه، به یکی از مهمترین دغدغه های حرفه ای همکاران ما تبدیل شده است.این ابتدایی ترین حق همکاران است، چرا که یکی از ابتدایی ترین وظیفه آنها پرداخت 10% حق بیمه و بازنشستگی است.اما سالهاست این انتظار، که اکنون باید نام آن را معظل گذارد، معطل گذارده شده است و امروز و فردا می شود و هنوز هم معلوم نیست چه خواهد شد. هر چند معتقد به نظر خواهی از همکاران گرامی در هیات مدیره های کانونها و جوامع سردفتری سراسر کشور برای رفع مشکل بیمه همکاران هستم، اما شیوه در پیش گرفته شده فعلی، راهی بسیار بسیار اشتباه است که فقط زمان و سرمایه را تلف می کند و لاغیر.
اگر ایران با سفرهای استانی آقای احمدی نژاد به آبادانی و رونق رسید و مشکلات کشور حل شد، مشکل بیمه همکاران ما هم با گذاردن جلسه در استانهای مختلف حل خواهد شد. اگر سفر استانی برای توسعه و پیشرفت از ابزارهای مهم و لازم بود، دولت کشور چین فقط 300سال به سفر استانی احتیاج داشت تا نیازمندیهای خود برای برنامه ریزی را شناسایی کند.
مگر همکاران ما از بیمه چه انتظاری دارند که باید این همه منتظر جلسه و سفر استانی و آمد و شد بمانند؟ بیمه، شاخصه هایی دارد که نمونه های میدانی آن بسیار فراوان است و به آسانی قابل تشخیص است. همکاران ما در سراسر کشور انتظار دارند با پرداخت حق بیمه خود، بهترین خدمت را از بیمه خود اعم از پایه و تکمیلی دریافت کنند و لاغیر.
معتقدم، شیوه در پیش گرفتن سفرهای استانی مستمر و سریع،با تعیین دستور جلسات غیر منطبق با زمان نشست، برای رفع مشکلات حرفه ای، به ویژه مشکل بیمه، به خصوص با تجربه تلخ نشست اصفهان، برای هیات مدیره کانون، نشانه توان و احترام به خرد جمعی نیست. توان هیات مدیره در این است که با استفاده از کارشناسان خبره، برنامه ای جامع و با کیفیت را تدوین نموده و قاطعانه بر اجرای آن همت گمارد.
به نظر می رسد هیات مدیره محترم، با شاخص ارایه بهترین و بالاترین خدمت ممکن به همکاران، با توجه شان اجتماعی آنها و مبلغ پرداختی همکاران به عنوان حق بیمه (که به واقع مبلغ کمی هم نیست) و بر اساس تجربه های موجود در جامعه در ارایه خدمات ارزنده بیمه، باید نسبت به حل مشکل بیمه همکاران اقدام نماید.
اما انتظاری که از هیات مدیره فعلی می رفت، آن بود که ساختار جدیدی را برای کانون سردفتران تعریف نماید. افزایش دفاتر اسناد رسمی، تعرض بی سابقه به صلاحیتهای ذاتی دفاتر اسناد رسمی و افزایش حجم مشکلات و معضلات با دستگاههای و ادرات و نهاد هایی همچون دارایی و شهرداری و غیره، ماموریتهای کانون و هیات مدیره را افزایش داده است و گنجاندن این وظایف در ساختاری نامناسب نشانه ای از ناکارآمدی تشکیلات در طولانی مدت است. اما ظاهرا اصلاح و تغییر ساختاری در کار نیست و کارها بر غلطک گذشته شروع به گردیدن نموده است و بعد از مدتی نگه داشتن دیگر غیر ممکن است. شاید هم این اقدام صورت گرفته است و بنده بی اطلاعم.
در ایام انتخابات نوشته بودم که از نشانه های هیات مدیره موفق، استفاده حداکثری از ظرفیتهای حرفه ای و پرداختن به نظارت و سیاست گذاری و فارغ شدن از کار اجرایی است. اما به دلیل ساختار نامناسب تشکیلات و ساختار کانون، هیات مدیره چاره ای جز کار اجرایی و روز مره ندارد و بی تردید ترسیم و برنامه ریزی برای نیل به سیاستهای کلی حرفه سردفتری معطل خواهد ماند.
یکی از تنایج ساختار اشتباه، این است که زحمات و تلاشهای هیات مدیره دیده نشود، در حالی که اگر همین زحمات در ساختاری اصلاح شده کشیده شود، نتایج بهتری را خواهد داشت. خداوند گواه این سخن من است که برخی از اعضای هیات مدیره بعضا تا 8 شب در کانون کارهای جاری را انجام می دهند، اما اگر بعد از مدتی از او بیلان کار بخواهد، به دلیل ساختار اشتباه کانون، فقط باید سکوت پیشه کند، در حالی که همین کارها در ساختاری مناسب بیلانی شایسته و واقعی با نتایج مثبت بیشتر به همره خواهد داشت.
به هر حال، آرزوی قلبی من موفقیت هیات مدیره است و یقینا این آرزوی هر موافق و مخالفی است، چرا که به هر حال ظرف 3 سال آینده، هیات مدیره سکان دار کشتی طوفان زده ای است که همه ما مسافر ان هستیم و هیچ عقل سلیمی آرزوی غرق شدن این کشتی را نخواهد داشت. اما معتقدم باید ایرادات کار گفته شود و هیات مدیره زیر تیغ انتقاد سازنده و واقعی و به دور از هر گونه تخریب و بغض و کینه ورزی آب دیده شوند و راه را از بیراه بهتر تشخیص دهند.
همکاران ما در سراسر کشور، نه چشم انتظار خدمات هیات مدیره به خود، بلکه چشم انتظار انجام وظیفه هیات مدیره به حرفه سردفتری هستند. منتظر تحقق شعارها و وعده های هیات مدیره هستند و بی شک خیلی زود بر عملکرد آنها به قضاوت خواهند نشست. اکنون حدود 3 ماه از آغاز فعالیت هیات مدیره گذشته است و هنوز نمی توان از آنها انتظاری داشت و بر آنها نقدی جدی وارد ساخت، هر چند از 5 عضو سردفتر و اصلی هیات مدیره 3 عضو محترم در هیات مدیره قبل حضور داشتند و 2 عضو دیگر، هم با مشکلات کانون آشنا بودند و هم در تشکیلات حضور فعال داشتند.
بر اساس اطلاعات منتشر شده از انتخابات، از مجموع حدود 1700 دفتر فعال در سطح استان تهران، 914 نفر در انتخابات هیات مدیره شرکت کردند و تقریبا 47% همکاران ما بنا به دلایل مختلف در انتخابات شرکت نکردند. چرایی این عدم رغبت در انتخابات و تلاش در جهت رفع آن باید یکی از دغدغه های جدی هیات مدیره محترم باشد.
معتقدم هنوز استفاده از ظرفیت حداکثری همکاران در اداره کانون واقع نشده است. وظیفه هیات مدیره است تا به هر نحوی، زمینه حضور نخبگان حرفه سردفتری را در حوزه های مختلف کانون فراهم نمود، چرا که نه این 7 نفر عضو محترم هیات مدیره، که هیچ 7 نفری به تنهایی و بدون استفاده از توان عمومی حرفه ای نمی توانند در پیشبرد کارها موفق باشند. از سوی دیگر تقویت جایگاه و تثبیت نقش فعال و قانونی دفاتر تخصصی کانون جز با پشتوانه حضور حداکثری همکاران محقق نمی گردد.
از سوی دیگر به دلیل فقدان تشکیلات اصولی و مناسب در کانون سردفتران، ارتباطات حرفه ای کانون سردفتران و دفتریاران با مجموعه سازمان ثبت، دستگاه قضایی و مجموعه دستگاههای حاکمیت، فقط ارتباطات شخصی است نه سازمانی. توضیح این که بالای 95% ارتباطات کانون سردفتران و دفتریاران با دستگاههای فوق الذکر تنها توسط 3 یا 4نفر انجام می شود. فرض محال، محال نیست. فرض کنیم امشب و ناگهانی تمامی این 4نفر از حرفه سردفتری استعفاء دادند. کدام وزیر، کدام مسوول قضایی کشور و حتی کدام یک از معاونان وزراء، نماینده کانون را به حضور می پذیرد؟ آیا بدون این 4 نفر امکان حضور نمایندگان این حرفه در کمیسیونهای مجلس وجود دارد؟ هرگز. حال، آیا آینده این راه، مصلحت حرفه در 10سال آینده است؟
هر چند نسبت به تشکیل و تقویت کانونهای سردفتری و تفویض اختیار به آنها نظر بسیار مثبتی دارم و معتقدم در بخشهایی مثل روابط عمومی، بازرسی، آموزش تفویض اختیار همراه با اختصاص بودجه امری بسیار لازم است، اما معتقدم برخی از امور از جمله بیمه و بازنشستگی باید منحصر در صلاحیت کانون تهران باشد. فلذا در این حوزه ها، اتفاقا فعالیت و اقدامات کانون سردفتران مرکز باید آنچنان جامع و بی نقص و سریع باشد، که اساسا نه ایرادی بر کارها گرفته شود و نه نیازی به تفویض اختیار باشد.
مادام که ساختار کانون سردفتران و دفتریاران متناسب با وضع مورد نیاز اصلاح نگردد، مادام که هیات مدیره که باید نقش مغز متفکر، برنامه ریز و ناظر این حرفه را داشته باشد، حسب ضرورت ساختار اشتباه کانون، نقش اجرایی را بر عهده گرفته است، مادام که فعالیتهای کانون به دور از سیستم و به صورت شخصی پیگیری شود، مادام که هیات مدیره نقش نظارت و مجری را هم زمان ایفا نماید، مادام که کارهای داخلی و اداری داخل کانون بیشتر وقت هیات مدیره را به خود اختصاص داده است، لاجرم کارها به خوبی هم پیش نخواهد رفت و روزهای سختی در پیش خواهیم داشت.
به نقل از قلم سلیم
این نوشته از چه کسی بوده؟
دیگر بهار هم سرحالم نمیکند
چیزی شبیه معجزه زلالم نمیکند
آه ای خدا مرا به کبوتر شدن چکار
وقتی که سنگ هم رحم به بالم نمیکند؟دیگر تاکی بایستی شاهد این همه ظلم درحق خودمان باشیم.هرزمان هم چیزی گفته میشود میگویند شما سردفتران که وضعتان توپ است شماها چرا؟چراهمه به حق التحریر دفاترگلایه دارند مگر دربازاربقیه اجناس ارزان تر است میوه ازکیلوئی ۶تا۱۸/کیسه برنج از۴۵تا۸۰؟مگرما نمیخواهیم زندگی کنیم ؟مگرما حق انتخاب نداریم؟
نویسنده جناب اقای سلیمی مدیریت روابط عمومی کانون سردفتران هستند
آقای سردفتربردسکن بخداماهم وضعی بهترازشمانداریم.متاسفانه ایرادازداخل بوده که ان شاءالله باوجودهیات مدیره جدیدمرتفع شود.مثلاتازه متوجه شدیم در مشهدکه چه عرض کنم دراستان خراسان فقط ۳دفترخانه دارای امضای الکترونیکی مرتبط با وزارت تعاون است که ۲نفرآنهااقایان هیات مدیره سابق هستند.این است معنی عدالت
سلام فرمودید بیمه برای همین بیمه کمیته امدادی برای نورسیده تان تادوماه ازدفترچه بیمه خبری نیست!سلام بر یتیمان دفاتراسناد.
نویسنده محترم از عدم حضور سردفتران در انتخابات هیئت مدیره کانون سخن گفته اند شاید دلیل آن این باشد که انتخابات فقط در مرکز استان صورت میگیرد و کلیه دفاتر باید برای انتخابات به مرکز مراجعه نمایند این امر برای دفاتر شهرستان مشکل است و بهتر بود که راه حل دیگری برای آن پیدا میکردند مثلا درهر شهرستان صندوقی برای اخذ آرای همکاران درثبت محل تشکیل میشد تا همه قادر به حضور باشند از زحمات بی دریغ هیئت مدیره متشکریم