با ثبت اگر سند برابر گردد اندک ثمری نصیب دفتر گردد
از این ثمر قلیل با دفتریار تحریر کمش کمی مکسر گردد
در وقت اداء درصد کارکنان لاغر تر از آنچه بود لاغر گردد
چون درصد کانون زتنش گشت جدا با مثله شدن ز غصه پر پر گردد
یا رب مرسان دین کزین مانده قلیل گر سفته و چک دهی چکش برگردد
از ضعف توان سستی این موجود آزرده دل و یاد مکدر گردد
آبی نشود گرم ز حق التحریر نانی ندهد که دم در آن سر گردد
یعنی که بهوش دل به تحریر مبند گوش دل و جان به بستنش کر گردد
این نقل زمانی است که ارباب رجوع ثبت و سندش بهم برابر گردد
لکن اگر از برابری خالی بود صدرنج و تعب عجین محضر گردد
شاکی چو رسد مدعی تحریر است نقدش ندهی به جان تو شر گردد
در وقت رسیدگی ز اقسام مواد یا رد شده یا ماده آن نر گردد
با این همه معضلات ایام فراق فارغ کند ار دو صد میسر گردد
القصه دعا کنیم ارباب کرم تصویب نموده ماخذش برگردد
شاید چو قدیم شان سردفتر خوب بهبود عطا و بلکه بهتر گردد