به قلم همکار ارجمند جناب اقای سلیمی :ساعت 05/7صبح بود.درب شرقی مجلس شورای اسلامی.
25دقیقه از قرارمان با آقای سیروس زودتر رسیده بودم.جزواتی را هم که برای نمایندگان تکتیر نموده بودیم روی دستانم سنگینی می کرد.20/7صبح با آقای سیروس تماس گرفتم.حدسم دست بود.ایشان در برف گرفتار شده بود.آقای دشتی هم پاسخگو نبود.35/7اقای دشتی تماس گرفت و تا 10دقیقه بعد به مجلس آمد.گوشیها خاموش شد و به داخل مجلس رفتیم.تمام بزرگان مجلس در حال رفتن به صحن علنی بودند.از توکلی و قربانی گرفته تا مطهری و باهنر و دیگران.اصغر محبی را دیدیم.رییس اداره حقوقی راهور.همان کسی که بسیاری از مطالب خلاف واقع را در ماههای گذشته را به زبان آورده بود. تمام مدت به فکر بی عرضگی و بی سوادی وکیل کانون و مشاوران نادان او بودم .همان مشاورانی که این اتهامها را جرم نمی دانستند را می گویم.متاسف بودم که این شخص با تمسک به برخی روابط در عین نالایقی تمام، چه عنوانی را یدک می کشد.بگذریم…
آقای دشتی از برنامه شب قبل 30/8به محبی گله کرد و او هم مقتدرانه و با غرور پاسخ داد؛ما هر کار بکنیم شکایت نمی کنیم!!….
تعدادی از جزوات را توزیع نمودیم و آقای دشتی هم هر کسی را می دید آخرین رایزنیها را انجام می داد.از محجوب و تجری گرفته تا باهنر و رحیمی و قربانی و دیگران .
جلسه آغاز شد.به همراه اقای دشتی به محل تماشاگران مجلس رفتیم.ردیف اول مومنی را دیدیم.یاد گفته های شب قبل او افتادم که هرچه خواست گفت و رسانه ملی هم مانند پخش آگهی تبلیغاتی خود را مدیون و موظف به پخش آن می دانست.سایت عصر ایران هم به یادم آمد.نمی دانم این سایت چه منافعی داشت که در روز آخر خود را برای راهنمایی و راننگی و رهگشا به در و دیوار می کوبید.اصلا معلوم نبود به چه مجوزی وو با کدام اختیاری همان توهینها را برای نمایندگان پیامک هم نموده بود.اما بسیاری فقط موضوع توزیع جزوه ها در مجلس را تخلف می دانستند و نسبت به آن تذکر می دادند.!!
نمایندگان زیادی با مومنی گفتگو می کردند.میرتاج الدینی هم کنار او نشسته بود و ما دونفر هم از بالا نظاره گر بودیم.گویا خبر از نماینده ای از سازمان ثبت نبود.در همین لحظات آقای سیروس هم آمد.
بسیاری از نمایندگان به توهینهای انجام شده به آنها معترض بودند.از موضوع سایت عصر ایران گرفته تا پیامکها و …بسیاری از نمایندگان تذکر دادند.
آقای سیروس به اندازه تمام عمرش صلوات فرستاد و آقای دشتی هم هر آن چه از قران می دانست می خواند.من نیز با توسل به علمدار کربلا تنها به زحمات همکارانم در یک سال گذشته فکر می کردم و دعا می خواندم.آقای رحیمی مخبر کمیسیون حقوقی برای ارایه گزارش پشت تریبون آمد.به نظرم سخنان او تکلیف پرونده را کمی روشن نمود.در همین زمان بود که دکتر تویسر کانی بسیار آرام و بدون توجه به مومنی و همواهانش به صحن علنی وارد شد و به آهستگی در گوشه ای تنها نشست.دلمان گرم شد و زمانی که نمایندگان را اطراف او دیدیم امیدوار تر شدیم.
مانند همیشه دکتر توکلی اولین مخالف بود.او پس از توضیحاتی گفت:همکاران،به این موضوع رای ندهید که من طرحهای بهتری دارم !!!!!
دکتر یوسف نژاد نماینده شهر ساری با نهایت شجاعت به عنوان موافق ضربه ای دفاعی جانانه کرد.
سپس دکتر تویسر کانی مانند همیشه آرام ومتین و مستدل صحبت نمود و پس از ایشان مومنی مرتب تاکید می کرد:ما برایمان فرقی ندارد.نه چیزی از ما کم می شود و نه زیاد….!!!!جالب آن که ایشان ابتدا خود را نماینده دولت نامید و پس از او میرتاج الدینی هم سخن گفت.
اما رحیمی سخنگوی کمیسیون حقوقی بار دیگر برای توضیحاتی به پشت تریبون آمد.تکلیف کاملا روشن بود.نمایندگان با گفتن عدد2موافقت خود را زودتر اعلام می نمودند.موسی قربانی هم از گوشه ای تمام مجلس را مراقب بود.
رای گیری آغاز شد.دفاتر اسناد رسمی 14۲رای.راهور ۶۸رای.
این همان موضوعی است که چندی قبل راهور 120رای داشت و دفاتر اسناد رسمی 70رای.
لذا تبریک به روزنامه های ایران،جام جم و همشهری و سایت تابناک و عصر ایران بسیار ضروری است.
تبریک به رسانه ملی و خبر 30/8هم که واجب تر از همه.
اما تبریک به تابناک لذت بیشتری دارد.
تشکر از وکیل کانون هم که وظیفه ای است مهم.مجلس هم تکلیف این موضوع را روشن کرد اما ایشان همچنان به دور خود می چرخد تا بفهمد این اتهامها جرم است یا خیر.امیدورام برای سال آینده قرارداد ایشان تمدید نگردد،شاید شخصی لایق تر در جامعه وکلا باشد…
