" تعهد به انتقال مال غیرمنقول "
مقدمه
تعهد به انتقال مال غیرمنقول عقدی است نامعین هرچند ایجاد این تعهد ضمن عقود معین هم امکان پذیر است. تنظیم غیررسمی این عقد تحت عنوان قولنامه در جامعه مرسوم است. در صورتی که پس از رفع موانعی همچون اطمینان از فک رهن و رفع بازداشت و صدور پایان کار و غیره امکان انتقال مال غیرمنقول پدید آید آنگاه انتقال مالکیت از تاریخ تنظیم سند محقق می شود. [1] و در صورتی که انتقال مالکیت به دلیل موانعی همچون مزایده مال غیرمنقول امکان پذیر نباشد قرارداد تعهد به انتقال مال غیرمنقول قابلیت اجرائی خود را از دست می دهد. بنابراین حتی اگر قرارداد تعهد به انتقال مال غیرمنقول را مبایعه نامه و یا انتقال نامه هم بنامیم باز هم قرارداد ما تعهد به انتقال مال غیرمنقول بوده و انتقال مالکیت با تنظیم سند رسمی در دفتر اسناد رسمی طبق ماده 22 قانون ثبت و مواد 46 و 47 آن قانون پس از اطمینان از رفع موانع و ایجاد مقتضیات قانونی صورت خواهد گرفت.
در حال حاضر تعهد به انتقال مال غیرمنقول به صورت سند عادی در بنگاههای املاک تنظیم می شود، هرچند فرمهای جدیدی که تحت عنوان مبایعه نامه در اختیار بنگاههای املاک قرار گرفته مفید میباشد، اما اشکالات فراوانی از تنظیم این قراردادها در بنگاههای املاک ناشی می شود.[2] که از نظر فنی به سه اشکال اشاره می شود :
اول: از آنجا که تخصص بنگاههای املاک در امر دلالی است نه امور حقوقی لذا برای آنها تنظیم قرارداد و احراز مالکیت متعهد بر مورد تعهد خصوصا در املاک جاری دشوار است.
دوم: بنگاههای املاک فاقد امکانات لازم برای اطلاع از حقوق اشخاص ثالث و کسانی که ملک به نفع آنها بازداشت شده است می باشند بنابراین اختلالات فراوانی در رابطه با حقوق اشخاص ثالث پدید می آید.
سوم: باب سوء استفاده از جهت انجام معاملات معارض نسبت به یک ملک باز می شود. بدین ترتیب که نسبت به یک ملک با چند نفر معامله شده و از هرکدام مبالغ هنگفتی دریافت می گردد و از آنجا که تاریخ معامله مندرح در سند عادی نسبت به اشخاص ثالث فاقد اعتبار است بنابراین با درج تاریخهای مقدم وضعیت پیچیده ای ایجاد می شود که تشخیص حقیقت را برای مقامات قضائی دشوار می سازد بسیاری از دعاوی مربوط به املاک در این دسته قرار دارند. در این خصوص تلاش ناموفقی از سوی دولت با تقدیم لایحه ساماندهی عقود و معاملات غیر رسمی راجع به اموال غیرمنقول [3] که به تصویب مجلس نرسید مصروف گردید که معضل موجود را بازتاب می دهد ولی چون لایحه کارشناسی لازم نشده بود و راه حل درستی ارائه نمی داد به موفقیتی نائل نگردیده و مشکل کماکان به قوت خود باقی است، لذا جستجوی راه حل اهمیت فراوانی دارد به نظر نگارنده تنظیم سند تعهد به انتقال مال غیرمنقول به صورت رسمی می تواند بعنوان یک راه حل مطرح باشد. طرح پیش رو از اشکالات بالا خالی است چون می توان با استعلام جریان ثبتی ملک از اداره ثبت در مورد املاک در جریان ثبت احراز مالکیت نمود و همچنین ا زحقوق احتمالی اشخاص ثالث مطلع گردید و از آنجا که طبق ماده 1305 قانون مدنی تاریخ سند رسمی نسبت به اشخاص ثالث معتبر است تشخیص تقدم و تاخر حقوق ایجاد شده بر اساس تاریخ سند رسمی برای مراجع قضائی امکان پذیر است. از سوی دیگر تنظیم تعهدات متعارض به صورت رسمی بندرت اتفاق خواهد افتاد.
این مقاله در سه گفتار تقدیم می گردد. گفتار اول تعهد به انجام عمل حقوقی را بررسی می کند.گفتار دوم الزامات تعهد رسمی به انتقال مال غیرمنقول را مورد بررسی قرار می دهد و در گفتار سوم ناممکن شدن اجرای تعهد موضوع بررسی می باشد.
گفتار اول: تعهد رسمی به انجام عمل حقوقی
تعهد به انجام عمل حقوقی قراردادی است که قواعد عمومی قراردادها در مورد آن لازم الرعایه است. موضوع این قرارداد انتقال مال و یا انجام عمل و یا ترک عمل مادی نیست بلکه موضوع قرارداد تعهد به انجام عمل حقوقی در آینده است مثلا شخصی ضمن قرارداد متعهد می شود که در آینده مال غیرمنقولی را به دیگری منتقل نماید. تعهد مزبور ممکن است ضمن عقد معین منعقد شود و نیز ممکن است به صورت قرارداد نامعین ایجاد گردد.
مبحث اول: تعهد به انجام عمل حقوقی ضمن عقد معین
تعهد به انجام عمل حقوقی ممکن است ضمن یک از عقود معین شکل بگیرد در این صورت تعهد مزبور به صورت شرط ضمن عقد خواهد بود مثلا شخص ضمن بیع اتومبیل تعهد می دهد که ظرف مدت معینی مال غیرمنقولی را در قبال مال الاجاره معینی به دیگری اجاره دهد یا چنانکه مواد 7 و 8 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 1376 پیش بینی نموده موجر متعهد می شود در پایان مدت اجاره مورد اجاره را مجددا در قبال همان مبلغ یا مبلغ معین یا قابل تعینی به مستاجر اجاره دهد.
مبحث دوم: تعهد به انجام عمل حقوقی به صورت عقد نامعین
تعهد به انجام عمل حقوقی ممکن است بصورت عقد نامعین منعقد شود در این صورت مبنای حقوقی قرارداد، حاکمیت اراده و ماده 10 قانون مدنی است و در مواردی که قانون امری مخالف تعهد مزبور وجود نداشته باشد تردید نیست که چنین تعهدی لازم الاجرا می باشد. هم اینک قولنامه و یا تعهد به انتقال مال غیرمنقول عادی، بطور معمول در بنگاههای املاک تنظیم می گردد. در صورت استنکاف متعهد از انتقال مال غیرمنقول در دفتر اسناد رسمی مراجع قضائی به دعوای ذینفع رسیدگی نموده و پس از رسیدگی قضائی و صدور حکم و صدور اجرائیه، انتقال مال غیرمنقول، در دفتراسناد رسمی با حضور نمایند دادگاه وامضا سند از طرف مستنکف صورت می پذیرد.[4]
تنظیم سند رسمی تعهد به انتقال مال غیرمنقول نیز با هیچ مانع قانونی روبرو نیست و می توان بر مبنای ماده 10 قانون مدنی و مقررات ثبتی در خصوص اسناد رسمی و با رعایت قواعد عمومی قراردادها آن را تنظیم نموده و در چهارچوب آئین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی آن را اجرا نمود. هرچند تنظیم این سند بطور رسمی معمول نیست با این حال هم اکنون نیاز مبرمی به تنظیم و اشاعه آن احساس می شود تصویب قانون پیش فروش آپارتمان در اصل مبتنی بر همین نیاز اساسی صورت گرفته است که تلاش دارد بخشی از همین مشکل را حل نماید.
بنابراین قرارداد رسمی تعهد به انجام عمل حقوقی بر مبنای ماده ده قانون مدنی و در مواردی که قانون امری آن را منع ننموده است قابل تنظیم بوده و می توان آن را در چهارچوب مقررات ثبتی و آئین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی به اجرا در آورد.
گفتار دوم: الزامات تعهد رسمی به انتقال مال غیرمنقول
مبحث اول: استنکاف متعهد از اجرای تعهد
یکی از موضوعاتی که در مورد سند تعهد رسمی به انتقال مال غیرمنقول قابل بررسی است این است که در صورت استنکاف متعهد از انتقال مال غیرمنقول ، تعهد وی را چگونه به اجرا درآورد؟ یکی از راه حل های ممکن این است که ضمن قرارداد اصلی به متعهدله وکالت بلاعزل اعطاء گردد تا در صورت استنکاف متعهد از انتقال مال غیرمنقول متعهدله از وکالت اعطائی استفاده نموده و مال غیرمنقول را به خود انتقال دهد. این راه حل در طرح اولیه سند تعهد به انتقال مال غیرمنقول که دفتر حقوقی و حمایت قضائی کانون سردفتران ودفتریاران تهیه نموده است پیشنهاد شده است دو اشکال اساسی بر این راه حل وارد است که به آن می پردازیم.
اشکال اول: حق به متعهدله متعلق است نه متعهد
حق انتقال مال غیرمنقول به متعهدله تعلق دارد نه متعهد، لذا متعهد باید رأسا و از طرف خود حق مطالبه داشته باشد در صورتی که متعهدله این حق را از طرف متعهد و طبق وکالت اعطاء شده اجرا کند بدین معنی خواهد بود که چنین حقی هنوز برای متعهد له ایجاد نشده است و از طریق نمایندگی بعدا ایجاد خواهد شد بنابراین اولا اعطای وکالت با مبانی حق متعهدله ناسازگار است و ثانیا در صورت فوت متعهد و متعهدله وراث آنها قائم مقام حقوق و تعهدات آنها می باشند و بطور طبیعی باید بتوانند حقوق و تعهدات ناشی از عقد را له و علیه آنها به اجراء درآورد ولی وکالت قادر به ایفای این نقش نبوده و طبق ماده 678 قانون مدنی وکالت به فوت و حجر وکیل و موکل منتفی می شود.
اشکال دوم: فقدان وجود مجری بیطرف
انتقال مال غیرمنقول بر مبنای وکالت اعطائی از سوی متعهد حداقل از دو جهت با اشکال مواجه می شود اولا: این شیوه ناعادلانه است زیرا حق نظارت و اعتراض احتمالی متعهد بر اجرای تعهد ندیده گرفته می شود و این شیوه مغایر عدالت و نظم حقوقی است. ثانیا : جمع شدن اختیار تنظیم سند رسمی و تصویب حقوق و تعهدات طرفین با اختیار اجرای حقوق و تعهدات مغایر بی طرفی مورد نیاز برای سردفتری است و بر اشکال اول می افزاید زیرا چنانچه مقام تنظیم کننده حقوق و تعهدات موقعیت اجرای آن را نیز بدست آورد در معرض انحراف و فساد قرار می گیرد و نظارت و بازبینی رفتار او را دشوار می سازد.
پیشنهاد و راه حل
در صورت استنکاف متعهد از انتقال مال غیرمنقول بهترین شیوه اجرا و اعمال تعهد، اجرای مقررات قانون ثبت خصوصا موارد 92 الی 99 و آئین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی و ماده 10 قانون مدنی است. بر این اساس در صورت استنکاف متعهد یا عدم اجرای آن به دلایلی همچون فوت و یا حجر وی دفترخانه می تواند طبق ماده 2 آئین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی به درخواست متعهدله یا قائم مقام او علیه متعهد یا قائم مقام او اجرائیه صادر کند. اجرای ثبت طبق ماده 14 آئین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی اجرائیه را به متعهد ابلاغ و مراحل اجرای سند طبق آئین نامه مزبور تعقیب شده و نهایتا در صورت عدم اجرای تعهد توسط متعهد در مهلت قانونی نماینده اداره ثبت به جای مستنکف در دفترخانه حاضر شده و سند انتقال را از سوی وی امضاء نماید. می توان در سند تعهد به انتقال مال غیرمنقول درج کرد که ا جرای قرارداد بر مبنای مقررات حاکم بر اجرای اسناد رسمی صورت خواهد گرفت.
مبحث دوم: مقدمات تنظیم سند تعهد به انتقال مال غیرمنقول
انجام مقدمات لازم برای تنظیم سند رسمی تعهد به انتقال مال غیرمنقول به توافق طرفین بستگی دارد مثلا ممکن است متعهدله قبل از فک رهن و یا رفع بازداشت از مال غیرمنقول حاضر به تنظیم قرارداد نشود در این صورت باید مقدمات مورد نظر طرفین انجام و سپس قرارداد تعهد به انتقال تنظیم شود. سوالی که پاسخ به آن ضروری است این است مقدمات ضروری برای تنظیم سندکدام است. اولا آیا رفع بازداشت و فک رهن از مال غیرمنقول قبل از تنظیم سند ضرورت دارد؟ ثانیا چنانچه پس از رفع بازداشت مجددا مال غیرمنقول بازداشت شود چه باید کرد؟
به نظر نگارنده فک رهن و رفع بازداشت مال غیرمنقول برای تنظیم سند تعهد به انتقال مال غیرمنقول ضرورت ندارد زیرا در سندمزبور فقط تعهد به انتقال مال غیرمنقول بوجود می آید و مالکیت به متعهدله منتقل نمی شود چنانچه پس از تنظیم سند تعهد به انتقال مال غیرمنقول و قبل از انتقال، مال غیرمنقول بازداشت شود رفع بازداشت بخشی از تعهدات متعهد است زیرا رفع موانع انتقال از مقدمات ضروری اجرای تعهد به انتقال است و با شکل گیری تعهد به انتقال دامنه تعهد به رفع موانع نیز تسری پیدا می کند. در هر حال در سند تعهد به انتقال نمی توان حقوق اشخاص ثالث را محدو د نمود. و چنانچه پس از بازداشت ملک بر اثر مزایده به غیر منتقل شود در این صورت اجرای تعهد به انتقال منتفی و غیرقابل اجرا خواهد شد که در گفتار سوم بررسی می گردد.
برای تنظیم سند تعهد به انتقال مال غیرمنقول رعایت ارکان شکلی و ارکان ماهوی تنظیم سند رسمی ضرورت دارد.[5] که پرداختن به آنها در این مقاله ضرورت ندارد ولی از آنجا که احراز مالکیت در مقدمه مقاله بعنوان یکی از دلایل ضروری برای تنظیم رسمی این سند ذکر شد اشاره مختصری به آن می نمائیم.
چنانچه متعهد اقدام به تنظیم سند تعهد به انتقال مال غیر منقول کند مالکیت او باید محرز شود، لذا اگر ملک ثبت شده است اسناد مالکیت می تواند دلالت به مالکیت وی داشته باشد و اگر ملک در جریان ثبت باشد با استعلام جریان ثبتی مالکیت متعهد و حدود آن محرز می شود.در خصوص املاک خارج از محدوده شهری استعلام از جهاد کشاورزی برای احراز مالکیت در خصوص ملک ثبت شده و در جریان ثبت ضرورت دارد.
مبحث سوم: تعیین شرایط انتقال مال غیرمنقول
برای اینکه تعهد رسمی به انتقال مال غیرمنقول فاقد اجمال و ابهام و قابل اجرا باشدلازم است شرایط انتقال مال غیرمنقول مانند زمان انتقال، میزان ثمن، هزینه ها و محدودیتهای آن معین شود یا اینکه از طرقی همانند تعیین حَکَم یا کارشناس قابل تعیین اعلام گردد. چنانچه بخشی از ثمن از قبل پرداخت می شود اعلام رسید شده و در صورتی که ثمن به اقساط پرداخت خواهد شد نحوه پرداخت به صورت صریح روشن گردد افزون بر آن در صورت ایجاد حق فسخ یا وجود شرط فسخ، نحوه استرداد وجوه پرداختی و هزینه ها و خسارات وارده و یا مابه ازاء اقدامات انجام شده از قبل معلوم گردد تا اجرای قرارداد از سهولت و شفافیت لازم برخوردار گردد.
گفتار سوم: نا ممکن شدن اجرای قرارداد
در صورتی که اجرای تعهد به عللی همانند مزایده و انتقال آن به برنده مزایده و یا خرابی غیرممکن شود در این صورت متعهدله حق دریافت خسارت ناشی از نقض تعهد را دارد در صورتی که خسارات احتمالی قراردادی و به صورت مقطوع تعیین شده طبق ماده 230 قانون مدنی پس از صدور اجرائیه از طریق اجرای ثبت قابل وصول است و در صورتی که خسارت مقطوع نباشد خسارات و میزان آن توسط کارشناس تعیین می شود.
در صورتی که در قرارداد برای عدم انجام تعهد وجه التزام [6] پیش بینی شده باشد چنانچه اجرای قرارداد ناممکن شود وجه التزام قابل مطابه است و در صورتی که وجه التزام برای تاخیر اجرای تعهد پیش بینی شده باشد در این صورت هم وجه التزام و هم اجرای تعهد قابل مطالبه است.[7]
نتیجه گیری:
1-تخصص بنگاههای املاک دلالی است و متصدیان آن برای تنظیم سند عادی تعهد به انتقال مال غیرمنقول تخصص و امکانات لازم را ندارند.
2-اشکالات فراوانی از تنظیم قرارداد تعهد به انتقال مال غیرمنقول به صورت عادی در بنگاههای املاک ناشی می شود.
3-تعهد به انتقال مال غیرمنقول را می توان به صورت رسمی تنظیم نمود و از اشکالات سند عادی آن پرهیز نمود.
4-استفاده از وکالت ضمن عقد برای انتقال مال غیرمنقول در صورت استنکاف متعهد از اجرای تعهد دارای اشکالاتی مهمی می باشد.
5-در صورت استنکاف متعهد از انتقال موضوع سند تعهد به انتقال مال غیرمنقول آن را می توان بر مبنای مواد 92 الی 99 قانون ثبت و آئین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی اجرا نمود.
پی نوشت ها:
1-انتقال مالکیت در عقد بیع-دانشگاه امام صادق (ع)-محسن قاسمی-1382
2-مجله کانون شماره 109
3-مجله کانون شماره 123
4-مجله کانون شماره 118
[1] . برای دیدن دیدگاههای مخالف مراجعه کنید به انتقال مالکیت در عقد بیع –دانشگاه امام صادق (ع)-محسن قاسمی 1382-صفحه 132 به بعد
[2] . رک مجله کانون شماره 109 مقاله جایگاه بنگاههای املاک در نظم حقوقی کنونی امیر جهانگرد محبوب
[3] . رجوع کنید به مقاله نگارنده تحت عنوان نیم نگاهی به لایحه ساماندهی عقود و معاملات غیررسمی راجع به اموال غیرمنقول مجله کانون شماره 109
[4] . در صورتی که تعهد به انتقال مال غیرمنقول را مبایعه نامه و یا یکی دیگر از عقود معین همچون معاوضه و غیره بنامیم بازهم در ماهیت تعهد مزبور تغییری ایجاد نمی کند زیرا قرارداد عادی فوق قادر نیست مال غیرمنقول را به متعهد له تملیک کند و انتقال مالکیت تنها پس از اطمینان از عدم وجود حق برای اشخاص ثالث و عدم بازداشت و فک رهن به موجب سند رسمی صورت می پذیرد.
[5] . رک مقاله نگارنده زیر عنوان ارکان سند رسمی –مجله کانون شماره 123 کانون سردفتران و دفتریاران
[6] . رک مقاله نگارنده زیر عنوان خسارت وجه التزام خسارت تاخیر تادیه –مجله کانون شماره 118
[7] . رک ماده 36 آئین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی
برگرفته از ماهنامه کانون سردفتران و دفتر یاران خرداد1391 شماره 129
چند روز پیش برای تهیه گواهی امضا الکترونیک به دفاتر یکی از همکاران رفتم . همین که وارد دفتر ایشان شدم بهت زده شدم دفتر ایشان چنان شلوغ بودکه نگویید ،از بانک های مرکز شهر نیز شلوغ تر بود . ۴ اپراتور کامپیوتر . ۴ ثبات . ۱ مسئول گواهی امضا . اتاق کپی!!!! و … . خلاصه هرچی از امکانات دفتر بگم کم گفتم . وقتی دفتر این عزیز را با دفتر خود مقایسه کردم واقعا تاسف خوردم . دفتر من یک خانه اجاره ای کوچک و دفتر ایشان منزل دربست و بزرگ . واقعا چرا باید این گونه باشد ؟؟ سطح سواد و سابقه و طرز رفتار و خلاصه همه موارد یکسان اما درامد و تعداد مشتری و تعداد سند رهنی و ماشین زیر پا و خلاصه خیلی چیز های دیگه از زمین تا اسمان متفاوت . واقعا این انصافه ؟؟؟ . خواهش می کنم هیئت مدیره محترم فقط بگویند چرا ؟ چرا این گونه است ؟ من باید با پراید بدون کولر به دفتر برم و ایشان با بنز ۳۲۰ . فقط بگویید چرا ؟ اقای پنجتنی و اقای اورعی و اقایان محترم عضو هیئت مدیره من باید دنبال وام باشم تا زندگیم بچرخه و ایشان و خیلی های دیگه نمی دونن که پول هایشان را چه طوری خرج کنند ؟ هیئت مدیره ی عزیز شما توضیح بدید من فقط می خوام بدونم چرا ؟ فقط بگید چرا این طوریه ؟ اگه مدیر سایت مانند قبلی ها باشد که نظر را تایید نمی کند
همان که مقام معظم رهبری چندسال پیش فرمودند.. فقر-فساد-تبعیض. ومن اضافه می کنم.. رشا وارتشا-پورسانت -رانت- گاوبندی-باندبازی-پارتی بازی- خودشیرینی وبازارگرمی و پاچه خواری-اعمال نفوذ و حق السکوت و حق حساب- کلاشی وشیادی وتقلب و تملق-نون به قرض هم دادن و…..- بازم بگم؟؟
همکارگرامی انتقاد شما وشوکی که به شما هم وارد شد برای ماهم همینطوربود؟درادامه چرای های همکار گرامی آیا هئین مدیره محترم این است عدالت حضرت علی که تکیه بران داریم؟مگرنه اینکه ما عضوی ازقوه قضائیه هستیم وباید عدالت را رعایت کنیم ؟بقول همکار گرامی برای چه این قدر فاصله طبقاتی ؟جالب اینکه بازهمین توکن ها را هم به اینان داده اند مگر چرا؟
از مدیریت محترم سایت استدعا دارم مطالب سخیف برخی از بزرگواران را اجازه انتشار نفرمایند چرا که موجب وهن شغل سردفتری است. مطمیناافراد دیگری غیر از همکاران نیز این سایت را ملاحظه میفرمایند و از دیدن این مطالب چه بسا سوء استفادهایی علیه این شغل شریف بفرمایند . بیان جملاتی همانند کامنت آن عزیزی که هرچه لایق خوش است را به همکاران شریف نسبت داده جای تاسف دارد . عزیز برادر در این شهر در مشاغل مختلف برخی افراد موفقند و برخی ناموفق منجمله در اطباء محترم ؛که مطب برخی از آنان وقت و نوبت سه یا چهار ماهه میدهند و برخی خلوت و هیچ کس هم داعیه تخلف و … را سر نداده . برادرم شما عرضه و توان انجام این شغل را نداری رهایش کن و بشغل دیگری بپرداز شاید آنجا موفق بودید دلیل نمیشود همکاران شریف خود را … بدانید. گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه نیست . برچسب زدن راحت است شاید شما هم اگر ۷ صبح در محل کارتان حاضر شوید و تا بوق سگ کار کنید و با مردم با محبت و متانت و روی خوش برخورد کنید روزی خدای متعال پاسخ حسن خلق شما را با روزی فراخ بدهد . خد را چه دیده ای البته آنوقت شما حتما مدافع سردفتران پر درآمد خواهید بود انشاالله .
از مدیریت محترم سایت استدعا دارم مطالب سخیف برخی از بزرگواران را اجازه انتشار نفرمایند چرا که موجب وهن شغل سردفتری است. مطمیناافراد دیگری غیر از همکاران نیز این سایت را ملاحظه میفرمایند و از دیدن این مطالب چه بسا سوء استفادهایی علیه این شغل شریف بفرمایند . بیان جملاتی همانند کامنت آن عزیزی که هرچه لایق خوش است را به همکاران شریف نسبت داده جای تاسف دارد . عزیز برادر در این شهر در مشاغل مختلف برخی افراد موفقند و برخی ناموفق منجمله در اطباء محترم ؛که مطب برخی از آنان وقت و نوبت سه یا چهار ماهه میدهند و برخی خلوت و هیچ کس هم داعیه تخلف و … را سر نداده . برادرم شما عرضه و توان انجام این شغل را نداری رهایش کن و بشغل دیگری بپرداز شاید آنجا موفق بودید دلیل نمیشود همکاران شریف خود را … بدانید. گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه نیست . برچسب زدن راحت است شاید شما هم اگر ۷ صبح در محل کارتان حاضر شوید و تا بوق سگ کار کنید و با مردم با محبت و متانت و روی خوش برخورد کنید روزی خدای متعال پاسخ حسن خلق شما را با روزی فراخ بدهد . خد را چه دیده ای البته آنوقت شما حتما مدافع سردفتران پر درآمد خواهید بود انشاالله .
جناب معترض نوشته خود شما که سخیف تر است . کمی صبر داشته باشد . اگر اهل ان صفات و موارد نیستی به خودت نگیر .
خواهشمندم هیئت مدیره ی محترم برای حل این سو تفاهم ها اقدامی بفرماید
با سلامتی صورتی که شخصیذتعهددبه انتقال ملک غیر(ثالث)نماید تکلیف متعهدله چیست